بیکاری مشکل مُزمن اکثر کشورهای جهان بهشمار میرود، اما افزایش و استمرار فرصتهای شغلی در نقاط مختلف کشور راهکارهای مختلفی دارد و میشود با اقداماتی مانند؛ تبدیل شهرها و روستاها به قطب تولید محصولات صنعتی، کشاورزی، خدماتی و سایر موارد به شکل موضوعی و متناسب با ظرفیتهای هر شهر و روستا تا حد زیادی به کارآفرینی و اشتغالزایی کمک کرد.
به عنوان مثال؛ امروز اصفهان به عنوان پایتخت صنایع دستی ایران شناخته میشود و برخی از شهرها و روستاها در غرب و شمال غرب کشور به قطب مبلسازی تبدیل شدهاند، شیرینیجات یزد شهره جهانی پیدا کرده و برنج شمال حرف اول و آخر را در طعم و کیفیت را میزند، زعفران خراسان و خرمای جنوب ایران در صورت بهینهسازی شرایط تولید و فرآوری و بستهبندی میتوانند بازارهای جهانی را به طور چشمگیری تسخیر کنند و دهها موضوع و مورد دیگر نیز وجود دارد که امکان گسترش و حتی بِرندسازی آنها وجود دارد..
همانگونه که اشاره شد این قطبیسازی میتواند در موضوعات مختلف دیگری نظیر؛ ایجاد و گسترش بنگاههای (کارگاههای) صنعتی کوچک و زودبازده، احیا و گسترش صنایع دستی در زمینههای مختلف از جمله؛ فرش دستباف، سفالگری، میناکاری، خاتمکاری، قلمزنی، منبت و حتی گیوه دوزی و سایر موارد مشابه، تولید و فرآوری انواع محصولات کشاورزی با تمرکز بر صنایع جانبی و محصولات تبدیلی آن، فعالیتهای خاص خدماتی یا موضوعاتی مانند گردشگری بومی و طبیعی و امثال آن محقق شود.
لازم به یادآوری است که سرمایهگذاری برای تکمیل زنجیره تأمین و توزیع و رفع مشکلات و موانع مربوطه از استخراج مواد خام و تولید مواد اولیه تا تولید محصولات نهایی و عرضه برای مصرف داخلی و صادرات در زمینههای مختلف از جمله؛ فرآوری، صنایع تبدیلی، صنایع جانبی، صنایع تکمیلی، صنایع بستهبندی، حمل و نقل و انبارداری، بازاریابی داخلی و خارجی، استانداردسازی و سایر موارد مشابه در عرصههای گوناگون صنعتی و کشاورزی نیز در ایجاد فرصتهای شغلی جدید نقش اساسی دارد.
در این زمینه اقدامات اساسی دیگری هم قابل اجراست، برای مثال تفکیک و استقرار موضوعی و البته حسابشده و هوشمندانه پایتخت (مثلاً پایتخت تجاری در بندرعباس، پایتخت صنعتی در اراک یا تبریز، پایتخت فرهنگی در قم یا مشهد) در چند شهر مختلف، هم میتواند به تحقق طرح پدافند غیرعامل کمک نماید، هم به توزیع متوازن جمعیت در سطح کشور منتهی شود، هم فرصتهای شغلی جدیدی را ایجاد نماید و در نهایت تعدیل قیمت ملک و مسکن در شهرهایی مانند تهران را در پی داشته باشد.
البته ذکر این نکته ضروری است که متأسفانه در کشور ما نوع نگاه به کار نزد برخی از جوانان تغییر کرده و بسیاری از آنها به بهانههای مختلف مثل؛ تحصیلات دانشگاهی یا سختی نسبی بعضی از مشاغل و یا پایین بودن نرخ دستمزدها حاضر به اشتغال در هر کاری نیستند و انتظار دارند که دولت یا سایر مراکز خصوصی، یک میز با حقوق مکفی و امکانات و تسهیلاتی مانند رایانه و اینترنت (بعضاً با وقت آزاد برای انجام علائق و کارهای شخصی) در اختیارشان قرار دهند و ترجیحاً اجازه هم داشته باشند که صبحها با یکی دو ساعت تأخیر سرکار بیایند.
به همین دلیل هماکنون بسیاری از مشاغل فنی و خدماتی در مراکز تولیدی و کارگاههای صنعتی و تولیدی بهویژه در صنعت ساختمانسازی و یا حتی فروشندگی و شاگردی در مغازههای کشور در اختیار اتباع کشورهای همسایه قرار دارد و این در حالی است که برخی از همین کسانی که در ایران تحصیلات دانشگاهی خودشان و یا سختی کار و حقوق کم را بهانه میکنند، پس از مهاجرت به سایر کشورها برای تأمین معاش خود حتی با مدرک دکترا به راحتی و با دستمزدهای ناچیز به هر کاری نظیر؛ گارسونی، ظرفشویی و سایر موارد مشابه تن میدهند.
این رویکرد در حدی نهادینه شده که مدیر یکی از شهرکهای صنعتی اخیراً در گفتگو با یکی از رسانهها میگفت؛ به علت ممنوع بودن بهکارگیری افراد خارجی فاقد مجوز و کنترل بیشتر این موضوع در شهرکهای صنعتی، در بسیاری از موارد با کمبود نیروی کار اعم از عادی یا فنی و تخصص مواجهیم و لذا بخش قابل توجهی از ظرفیت کارگاهها در این شهرکها همچنان غیرفعال است تا جایی که گاهی بر سر جذب نیرو بین کارگاهها رقابت وجود دارد.
کلام آخر اینکه جوانان نباید انتظار داشته باشند که دولت بتواند بهتنهایی برای آنها ایجاد اشتغال نماید، بلکه کارآفرینی یک جریان دوسویه است که علاوه بر اقدامات دولتی، بیش از هر چیز، مستلزم خلاقیت و نوآوری و حرکت و تلاش خود جوانان نیز میباشد.
توضیح: علاقهمندان در صورت تمایل میتوانند برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه، با جستجوی واژههای «کاریابی، اشتغالزایی و کارآفرینی» در همین سایت (سایت ره توشه rahtooshe.com)، سایر مطالب و پیشنهادات ارائه شده را نیز ملاحظه و مطالعه نمایند.
احمدرضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت
۲۰/۱۲/۱۴۰۲
نشانی الکترونیکی: ARH110@yahoo.com نشانی سایت: rahtooshe.com
درود برادر هدایتی نماز روزه قبول
یک مثالی من خودم خیلی جاها آوردم حالا نمیدونم این سبک عنوان صحیح است یا خیر
مثالی که میزم برای بچه خودم هم گفتم اینکه
حدود ۶۰تا۷۰ سال پیش پدر مرحوم ما تا کلاس ششم درس خوانده بود اون موقع بهش لغب میرزا می گفتند
آلان لیسانس فوق لیسانس به نظر من دیگه مدرکی به عنوان یک شاخصه برتر محسوب نمی شود چون سطح تحصیلات دانشگاهی مثل گذشته نیست
واین تحصیلات در این سطح به تنهایی ملاک توقع جوانان به تنهایی نمی تواند بشمار اید
اگر این بحث در جامعه رواج پیدا کند
شایدهم سطح توقعات پایین بیایید از طرفی هم باعث ادامه تحصیل جوانان در مقاطع بالاتر و افزایش سطح کیفی و تجربی آنان گردد
با تشکر
جناب آقای حسینپور سلام؛
درود بر شما.
موفق باشی
باسلام و وقت بخیر،،، مفهوم اشتغال در دنیا بر ایجاد ارزش داره تاکید میکنه نه صرفا، این کارهای موجود،،،، مفاهیم ارزش… تورم،،، سود،،،بهره،،،و بقیه مسائل عوض شده و بنیان ها داره تغییر میکنه
و همچنین اشتغال زایی و کارآفرینی و ثروت آوری فرق کرده و مقاله نیازمند اصلاح علیرغم اینکه در بعد قابل توجه
تشکر
جواب ر سروش
جناب آقای محمدی سلام؛
بنده هم منکر رعایت اصول کارآفرینی نیستم.
موفق باشید
یاعلی