هیچ تردیدی وجود ندارد که همه افراد جامعه حق دارند از نظر معیشتی و رفاهی در بهترین شرایط ممکن زندگی کنند، اما طبیعی است که چنین چیزی امکان پذیر نیست، زیرا شرایط زندگی افراد به میزان تلاش و نیز قابلیتها، ظرفیتها و توانمندی آنها و نیز شرایط جامعه و کشور و سایر موارد مشابه آن بستگی دارد.
همچنین شکی وجود ندارد که بخش محدودی از افراد جامعه بهرغم همه تلاشهایی که دارند، واقعاً در شرایط سختی گذران زندگی میکنند و قادر به تأمین همه نیازهای زندگی خود نیستند و دولت هم نتوانسته در حد شایسته مشکلات در این زمینه را برطرف نماید.
با این حال برخی از افراد جامعه که اتفاقاً بیشتر آنها اصطلاحاً در ردیف کسانی هستند که دستشان به دهانشان میرسد و بعضاً خود آنها در بروز مشکلات و تشدید تورم و گرانی نقش دارند، دائماً در حال اعتراض و بدوبیراه گفتن به زمین و زمان هستند و همه را مقصر جلوه میدهند، در حالی که کمترین اشارهای به نقش خود ندارند.
میزان مشارکت مردم در انتخابات اخیر نیز یکبار دیگر ثابت کرد برخوردارترین مردم در شهرهای بزرگ مانند؛ تهران و البرز ناسپاسترین و محرومترین مردم در استانهایی مانند کهکیلویه و بویراحمد و خراسان جنوبی همچنان همراهترین، آمادهترین و دلسوزترین افراد جامعه در دفاع از نظام و دستاوردهای انقلاب اسلامی محسوب میشوند.
اگرچه ناسپاسی در مناطقی که دارای برخورداری بیشتری هستند عمومیت ندارد و شامل حال همه ساکنان این مناطق نمیشود، با این حال هرچه به سمت مرکزیت کشور برویم، سطح انتظارات موجه و عمدتاً غیرموجه برخی از شهروندان افزایش مییابد و با اینکه معمولاً بیشترین درآمد را کسب میکنند، اما در ردیف معترضترین افراد قرار دارند.
به عنوان مثال؛ با اینکه در شهری مانند تهران برخی از تعمیرکاران در صنوف و موضوعات مختلف با سواستفاده از ناآگاهی فنی و تخصصی مردم، برای ارائه خدماتشان مبالغ کلان و غیرمنطقی دریافت میکنند، وقتی مورد اعتراض قرار میگیرند، با این بهانه که دیگران هم گران میفروشند، مسئولین و سایرین را متهم به کمکاری و فساد نموده و سعی میکنند از این طریق کار خود را توجیه نمایند و این رفتار غلط و رقابت بچهگانه در گرانفروشی که ناشی از عدم بلوغ فکری آنهاست همچنان ادامه دارد.
در نمونه دیگر بسیاری از جوانان در شهرهای بزرگ از بیکاری و عدم وجود فرصت شغلی گلایه مند هستند، اما حاضر نیستند به انجام هر کاری و پذیرش هر شغلی بهخصوص مشاغل خدماتی رضایت بدهند و انتظار دارند دولت در سیستم اداری یک میز با حقوق مکفی و امکانات کافی برای انجام امور اداری و بعضاً شخصی در اختیار آنها قرار دهد.
متأسفانه حتی برخی از جوانان فکر می کنند باید شرایطی برای آنها فراهم شود که بتوانند صبحها هر ساعتی که مایل بودند از بستر جدا شوند و سر کار بروند و در هر ساعت از روز که مایل بودند به خانه بازگردند.
درست به همین دلیل است که امروز شاگردی و گاهی حتی مدیریت بسیاری از مغازهها و تقریباً انجام تمام امور خدماتی کشور ما در اختیار غیرایرانیها قرار گرفته است.
مدیر برخی شهرکهای صنعتی میگویند به همین دلیل ظرفیت کاری بسیاری از صنایع هیچگاه تکمیل نمیشود و کارگاههای صنعتی گاهی مجبورند برای تأمین نیروی انسانی موردنیاز خود، افراد مجاز و غیرمجاز خارجی را به کارگیری کنند و گاهی برای جذب نیرو با همکاران خود رقابت نمایند و این رقابت فقط به جذب نیروی متخصص محدود نمیشود، بلکه مشکلی است که در زمینه تأمین نیروی عادی نیز وجود دارد.
البته مشکل اشتغال به همین مقدار محدود نمیشود و اکثر افراد فکر میکنند، ایجاد اشتغال فقط وظیفه دولت است و مردم وظیفهای در ایجاد اشتغال و کارآفرینی ندارند و لذا این رویکرد را باید دلیل دیگر مشکل تأمین معیشت به شمار آورد.
علاوه براین برخی افراد پس از اشتغال با رفتارهای نادرست و دور از انصاف از جمله کم کاری و عدم استفاده از وقت مفید، باعث افزایش هزینههای تولید و خدمات و در نتیجه افزایش نرخ تورم و گرانی میشوند، در حالی که معمولاً این نکته عمداً یاسهواً نادیده انگاشته می شود.
احمدرضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت
۱/۱/۱۴۰۳
نشانی الکترونیکی: ARH110@yahoo.com نشانی سایت: rahtooshe.com




























