تجارب تاریخی نشان میدهد که مذاکراه و توافق جبهه حق با جبهه باطل برای برقراری صلح نهتنها هرگز به نتیجه مطلوب نخواهد رسید، بلکه همواره روند این نوع مذاکرات از سوی جبهه کفر بهگونهای طراحی و اجرا میشود که منافع آنها را به شکل کامل تضمین و تأمین نماید.
مذاکرات و توافقات رسمی و پشت پرده غربیهای استعمارگر با تشکیلات و کشورهایی مانند؛ دولت خودگردان فلسطین، عراق، سودان، لیبی، مصر، افغانستان، کره شمالی و حتی کردها نمونههای عینی و مستندی هستند که هیچکدام عاقبت خوشی برای حکومتهای وقت در پی نداشته و هیچگاه به نفع طرفهای مقابل نبوده است.
در واقع سران این حکومتها از جمله؛ یاسر عرفات، حسنی مبارک، محمد مُرسی، معمر قذافی، عمرالبشیر، بنعلی، منصورهادی، صدام و حتی محمدرضا پهلوی، پس از سرنگونی در اعترافاتشان یک عبارت مشترک دارند و آن اینکه علت سقوط دولتهایشان را «اعتماد به آمریکا» اعلام کردهاند و این کلیدواژهای است که اگر بشار اسد هنوز زنده باشد، قطعاً از زبان او نیز خواهیم شنید.
به استناد به اخبار و اطلاعات منتشره در رسانههای مختلف این بدعهدیها حتی در بین خود سلطهگران مرسوم بوده است، به طوریکه حتی کشورهای انگلیس، روسیه، فرانسه و چین هم در تعاملات و مذاکرات با آمریکا از خیانت سردمداران این کشور در امان نبودهاند و احتمالاً اُکراین نیز به سرنوشتی مشابه آنها مبتلا خواهد شد.
البته به نظر میرسد در این رابطه کشور ایران بیش از سایر کشورها متحمل خسارتهای ناشی از بدعهدی و خیانت غربیها بهویژه دولتهای انگلیس و آمریکا شده است.
به عنوان مثال؛ توافقات پشت پرده دولت مکار انگلیس با سایر سلطهگران برای تجزیه امپراطوری ایران از طریق تحمیل قراردادهای ننگین و اخذ امتیازات ویژه نظیر؛ عهدنامه ترکمنچای، عهدنامه گلستان، عهدنامه پاریس، قراداد ۱۹۱۹ (به موجب این قرارداد تمام اداره امور کشور به انگلیسیها واگذار شد)، امتیاز رویتر، امتیاز رژی، امتیاز دارسی، قرارداد آرمیتاژ اسمیت، امتیاز لاتاری (فرانسه) از مصادیق عینی خیانت و بدعهدی این دولت شیطانصفت بهشمار میرود.
خصومت آمریکا با ایران نیز از خیانت به دولت مصدق کلید خورد و حتی به بدعهدی در مورد خریدهای تسلیحاتی و انرژی هستهای و یا خیانت در شراکت ایران در صنایع مختلف آمریکا در زمان شاه مخلوع هم منتهی شد، بعد از انقلاب اسلامی هم این بدعهدیها در موارد مختلف از جمله در مورد توافقات مربوط به آزادی جاسوسان آمریکایی، خروج آمریکا از برجام و عدم اجرای تعهدات از سوی غرب و طرح بهانههای متعدد و جدید برای اعمال فشار بر ایران ادامه یافت.
این نکته بهویژه در مورد برجام واقعیتی است که نهتنها با حیلهگری غربیها و درج برخی بندهای خاص و استفاده از واژههای دوپهلو از سوی دشمنان این مرز و بوم در جریان مذاکرات قبلی گروه موسوم به ۵ + ۱ با ایران به روشنی آشکار شد، بلکه در سایر عرصهها نیز به شکل کاملاً ملموس عینیت یافت.
لذا صرفنظر از این که گنجاندن مکانیزم ماشه یا اسنپبک و سایر فریبکاریهای غرب در توافقنامه برجام ناشی از غفلت و سهلانگاری یا خیانت و جهالت مذاکرهکنندگان ایرانی بوده یا نه، اما در تمامی مذاکرت صورت گرفته بین نظام سلطه و سایر کشورها چند نکته باید موردتوجه قرار گیرد.
اول اینکه، تکبر و نخوت سلطهگران هرگز اجازه نمیدهد که توافقات در شرایط برابر و عادلانه مبتنی بر احترام و منافع متقابل باشد و لذا همواره زیادهخواهی و قلدری دشمنان در گفتگوهای دوجانبه کاملاً مشهود و آشکار بوده است.
غرب شیطان مجسم است چون نهتنها با شرارت آتشافروزی خود عامل اصلی بروز تمام آشوبها و جنگها در نقاط مختلف جهان بودهاند، بلکه بهرغم ادعای دفاع از حقوق بشر، تمام قد از ظلم و ظالم و وحوشی مانند صهیونیستهای جنایتکار که طی ۷۵ سال گذشته با زیرپاگذاشتن همه قوانین بینالمللی مرتکب غیرانسانیترین و شنیعترین رفتارها شدهاند حمایت کردهاند و لذا نمیشود به تعهد آنها در مورد طرف مقابل اعتماد کرد.
گفته میشود مذاکرات برای جلوگیری از فعال شدن مکانیزم ماشه یا همان اسنپبک است، اما با استناد به تجارب قبلی تردیدی وجود ندارد که حتی اگر هم بر سر مسائل هستهای توافق جدیدی صورت بگیرد، باز هم غربیها در آخرین لحظه به توافقات خیانت کرده و مجدداً تحریمها و فشارها را به بهانههای واهی دیگری احیا خواهند کرد.
قطعاً هدف آنها از مذاکره مواردی مانند؛ فراهم نمودن شرایط برای نفوذ و تسلط مجدد بر ایران در جهت خرید زمان و ایجاد فرصت برای صهیونیستها، اجرای طرح خاورمیانه بزرگ، ایجاد آشوب در ایران، به انزوا کشاندن و خارج ساختن ایران از معادلات سیاسی، نظامی و اقتصادی جهان، ایجاد مانع در مسیر پیشرفت و توسعه کشور و اگر بتوانند تجزیه خاک کشور است.
احمدرضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت
۱۸/۹/۱۴۰۳
نشانی الکترونیکی: ARH110@yahoo.com نشانی سایت: rahtooshe.com