امروز دیگر ماهیت استکباری و جنگطلبانه آمریکا بر کسی پوشیده نیست و بخش عمده افکار عمومی جهان میداند که آمریکا با شگردهای مختلف و شرات و آتشافروزی در نقاط مختلف دنیا در پی ایجاد نظام تکقطبی برای سلطه بر کشورها و تصاحب و چپاول ثروت و منابع آنها بوده و اکنون با قرار گرفتن ترامپ در رأس قدرت، چهره واقعی یانکیها بیش از پیش آشکار شده است.
با اینحال سردمداران این حکومت نامشروع و غاصبانه همواره تلاش نمودهاند تا از کشیده شدن آتش جنگ و آشوب به داخل مرزهای خود جلوگیری نمایند بهگونهای که پس از پایان جنگهای داخلی که در ابتدای شکلگیری دولت آمریکا رخ داد، این کشور دیگر هیچگاه با آشوب داخلی مواجه نگردید و بعدها نیز علیرغم دخالت در دو جنگ جهانی اول و دوم، حتی یک گلوله به سمت آمریکا شلیک نشد.
در این رابطه مشهور است که جان نگروپونته اولین سفیر آمریکا در بغداد پس از صدام که قبلاً مسئولیت هدایت جامعه اطلاعاتی و امنیتی آمریکا را نیز برعهده داشت. اندکی پیش از پایان ماموریتش در عراق از یکی از رهبران سیاسی این کشور پرسیده بود: «میدانی چرا در آمریکا هیچوقت کودتا نمیشود؟!» مقام عراقی دلایل زیادی از توزیع قدرت تا دموکراسی و موارد مشابه دیگری را برشمرده بود، اما نگروپونته در یک جمله به او گفته بود: «زیرا آمریکا در واشنگتن سفارت ندارد.» ظاهراً یکی از سناتورهای قبلی آمریکا به نام ران پال نیز جمله مشابهی را گفته است.
البته همانگونه که اشاره شد، برخورداری از این شرایط حاصل حیلهها و شگردهایی نظیر؛ تهدید و ترساندن، تحریم و ترور، نیرنگ و فریبکاری، جنگ رسانهای، ایجاد آشوب و جنگ داخلی، دخالت مستقیم و غیرمستقیم در امور داخلی کشورها و امثال آن است که همگی برای سلطه بر دیگران و کنترل آنها به کار برده شده است.
در واقع آمریکا طی این سالها چه در عمل و چه در ظاهر از خود تصویر هیولای بیشاخ و دُمی را به تصویر کشیده بود که هیچ کس جرأت مقابله و مواجهه با او را را نداشت، اما پس از انقلاب اسلامی و بیداری ملتها بهتدریج طلسم شکست ناپذیری آمریکا درهم شکست و هیمنه پوشالی این کشور فرو ریخت.
رفتار خبیثانه آمریکا با ملتها و دولتها حتی با کشورهای دوست، بیطرف به حدی بیشرمانه و ناجوانمردانه است که شخصی مانند هنری کیسینجر دیپلمات و سیاستمدار معروف آمریکایی که مسئولیت وزارت امور خارجه و مشاور امنیت ملی آمریکا را هم در کارنامه خود دارد نیز نمیتواند آن را انکار کند و در جایی به شوخی و شاید هم جدی میگوید؛ «دشمن آمریکا بودن ممکن است خطرناک باشد اما، دوست آمریکا بودن کُشنده است.»
اگرچه در حال حاضر رفتار مستکبرانه و کاسبکارانه آمریکا نسبت به دیگران بیشتر واکنشها و تهدیدهای توخالی در جهت بازسازی هیمنه فروریخته و احیاء غرور لگدمال شده آمریکاییها تلقی میشود، اما این روزها رفتار استکباری و خیانتبار آمریکا به شکل آشکار و پنهان حتی در مورد دوست و همپیمان قدیمی ایالات متحده یعنی اتحادیه اروپا و سایر کشورهای غربی نیز محسوس و قابل رؤیت است.
بهعنوان مثال؛ پیت هگست وزیر دفاع جدید آمریکا که احتمالاً مجری اصلی فرمان ترامپ برای خروج از ناتو هم خواهد بود، خطاب به اروپا میگوید: «خودتان امنیتتان را تأمین کنید.» و در ادامه اظهارات شوکآور خود برای کشورهای اروپایی، در یک نشست خبری در لهستان میگوید؛ «حضور آمریکا در خاک اروپا نمیتواند برای همیشه ادامهدار باشد و اروپا باید توانایی دفاع از خود را داشته باشد.»
ترامپ نیز در چند ماه اخیر علاوه بر ایران، چین و روسیه که دشمنی و رقابت آمریکا با آنها سابقه نسبتاً دیرینهای دارد، بسیاری از دوستان خود از جمله؛ اروپا، کانادا، اکراین و دانمارک را در جمله مشابهی با این مضمون «اگر این کشورها به حرفم گوش ندهند و چیزهایی را که میخواهم یا کارهایی را که میگویم انجام ندهند، اتفاقهای بدی برای آنها رخ خواهد داد.» تهدید نموده است.
رئیسجمهور پلید ایالات متحده که در دوره قبلی ریاست جمهوریش ادعای مالکیت کانال پاناما و گریلند را مطرح کرده بود، باردیگر در سخنرانی خود (اواسط دی ماه ۱۴۰۳) در مورد کانال پاناما و جزیره گرینلند مجدداً اظهار نظر کرد و گفت: «کانال پاناما برای آمریکا حیاتی است و اکنون چین کنترل آن را در دست دارد. این کانال برای ارتش ما ساخته شد، اما تصمیم به واگذاری آن به پاناما یک اشتباه بزرگ تاریخی بود.»
رئیسجمهور آمریکا در گفتوگو با شبکه انبیسی در مورد جزیره گریلند هم تأیید کرد که؛ «مذاکراتی جدی درباره الحاق گرینلند به ایالات متحده انجام شده است»، وی در این مصاحبه گفت که؛ «این کشور برای تصاحب جزیره گرینلند از هر ابزاری، حتی اگر لازم باشد، از نیروی نظامی استفاده خواهد کرد.»
ترامپ در این مصاحبه تأکید کرد: «ما گرینلند را خواهیم گرفت، بله، ۱۰۰ درصد.» وی همچنین افزود: «احتمال زیادی وجود دارد که این کار را بدون استفاده از نیروی نظامی انجام دهیم.»، اما تأکید کرد که؛ «هیچ گزینهای را از روی میز کنار نمیگذارم.»
علاوه براین او که پیش از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری این کشور با لحنی طنزآمیز درباره الحاق همسایه شمالی یعنی کانادا به آمریکا صحبت کرده بود، حالا قاطعانه موضع توسعهطلبانه خود را تکرار کرده و گفته است که؛ «کانادا باید ایالت آمریکا بشود.» و در اوایل اسفند ماه سال گذشته نیز رسماً اعلام کرد؛ «کانادا سالها از آمریکا سوءاستفاده کرده است و قصد نداریم که اجازه تکرار آن را بدهیم.»
همچنین در سخنرانی مراسم تحلیف خود در ابتدای اسفند ماه سال قبل متعرض همسایه جنوبی هم شد و اعلام کرد که قصد دارد نام «خلیج مکزیک» را به «خلیج آمریکا» تغییر دهد. او اظهار داشت؛ (این نام جدید «زیبا» و «مناسب» است، زیرا ایالات متحده بیشترین فعالیتها را در این منطقه انجام میدهد و آن را متعلق به خود میداند.)
رئیس جمهور آمریکا در اواخر اسفند ماه همین سال نیز در پاسخ به سوالی درباره تلاش او برای کنترل نوار غزه هم تصریح کرد؛ «ما آن را تصاحب خواهیم کرد. ما آن را خواهیم گرفت، به آن توجه خواهیم کرد. ما امکانات خوب و زیادی در آنجا خواهیم داشت، از جمله هتل ها، ساختمان های اداری، مسکن و امکانات دیگر و آن منطقه را به آن چیزی که باید باشد تبدیل خواهیم کرد.»

در مورد ایران نیز آمریکاییها به شدت در اندیشه بازگرداندن شرایط به وضعیت مشابه قبل از انقلاب هستند، چرا که از موقعیت استراتژیک و ظرفیتها و منابع سرشار موجود در ایران باخبرند و از دست دادن این منابع از همان ابتدا برایشان غیرقابل باور بوده است.
ژنرال آیزنهاور رئیس جمهور وقت آمریکا در سالهای نه چنان دور در نخستین مصاحبه عمومیاش در این رابطه گفته بود؛ «گمان نمیکنم منطقهای مهمتر از ایران روی نقشه جغرافیایی جهان وجود داشته باشد؛ ایران دارای نفت است و هم در چهار راه جهان واقع شده است.
اگر روزگاری ایران و شوروی با هم کنار آیند، کره زمین جای امنی برای غرب نخواهد بود، نباید وضعیتی پیش آید که ایران به گذشته دور خود بازگردد و یک قدرت نظامی شود. وای به وقتی که میلیتاریسم ایرانی زنده شود؛ بروید تاریخ این کشوررا بخوانید تا متوجه حرف من بشوید.»
درست به همین دلیل است که بعد از انقلاب اسلامی با اجرای انواع توطئهها اعم از؛ تحمیل جنگ از سوی عراق، تحریم، تهدید، ترور، شبیخون فرهنگی، جنگ ترکیبی و حالا جنگ شناختی تلاش کرده و میکند تا به خیال خام خودش نظام جمهوری اسلامی را ساقط نماید.
این موارد را باید کنار خصومتهای قدیمیتری مانند؛ دخالت در امور کشور و تحقیر ایرانیان از طریق اقداماتی مثل؛ حضور سران متفقین در تهران بدون اطلاع شاه مملکت، تصویب و اجرای قانون کاپیتولاسیون، پرداخت حق توحش به آمریکاییهای اعزامی به ایران، اعلام ممنوعیت ورود سگ و ایرانی به باشگاه آمریکاییها و هم سطح اعلام کردن آنها در زمان شاه و موارد مشابه و متعدد دیگر قرار داد که ذکر همه آنها در این وجیزه نمیگنجد.
با این حال به قول معروف «سنگ بزرگ علامت نزدن است» و در شرایط کنونی این اظهارات بیشتر جنبه رجزخوانی و قدرتنمایی دارد، زیرا تحقق این خواستهها به معنای جنگ با تمام دنیا خواهد بود که با توجه به اقتصاد ورشکسته آمریکا به عنوان بزرگترین کشور بدهکار جهان و با توجه به اجماع نسبی کشورها برای حذف دلار از چرخه مبادلات مالی و تجاری بینالمللی، امکانپذیر نخواهد بود و به اعتقاد برخی صاحبنظران چه بسا رفتارهای رئیس جمهور جدید آمریکا با شعلهور شدن مجدد حنگهای داخلی در این کشور شود.
بنابراین کسانی که تصور میکنند که میشود با ترامپ و آمریکای جهانخوار مذاکره عادلانه و منطقی داشت، باید همه این نکات را مورد توجه قرار داده و با عبرت از تجارب گذشته ایران و سایر کشورهای جهان از ارتباطی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب نه هوشمندانه و نه شرافتمندانه است، به شدت پرهیز نمایند.
احمدرضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت
۱۵/۱/۱۴۰۴
نشانی الکترونیکی: ARH110@yahoo.com نشانی سایت: rahtooshe.com




























