تا به حال از خودتان پرسیدهاید، چرا غربیها و رسانههای وابسته به آنها و یا معاندین خود فروختهای مثل مسیح علینژاد و مزدوران و فریبخوردگان داخلی وابسته به آنها، اینقدر با حجاب و عفاف در ایران مخالفند؟
چرا با این که حجاب متلاً در کشوری مانند عربستان کاملتر (چادر همراه با روبنده) و برخوردهای بسیار سختگیرانهتر است، اما به این میزان که علیه حجاب در ایران جوسازی میکنند، علیه این کشور شعار نمیدهند؟
پاسخ به این سوال بیانگر این واقعیت است که دشمن تلاش میکند تا از هر ابزار و دستاویزی برای ایجاد نارضایتی و ترغیب و تحریک مردم به شورش و ایجاد آشوب و اغتشاش در کشور ما بهره ببرد.
به عنوان مثال؛ دشمنان این مرز و بوم متناسب با شرایط گاهی با اتهام تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هستهای، گاهی با اتهام واهی نقض حقوق بشر، گاهی با اتهام حمایت از تروریسم و حتی اتهام پولشویی و امثال آن و گاهی با پرداختن به موضوع حمایت از حقوق زنان سعی کردهاند تا به اهداف خود دست پیدا کنند.
این در حالی است که این مدعیان دروغین دفاع از حقوق بشر و دلسوزی برای زنان، نه تنها خودشان متهم ردیف اول ارتکاب این جرائم محسوب میشوند و بدترین رفتارها را با زنان داشته و دارند، بلکه مبدع و مبدأ ظهور این پدیدههای نامیمون در جهان بوده و هستند.
حجاب با پسوند اجباری نیز از جمله مواردی است که متناسب با شرایط و در پوشش حمایت از حقوق زنان، هرازگاهی بزرگنمایی و به بهانهای برای تقابل با ایران اسلامی تبدیل میشود.
اما نگرانی آنها از حجاب دارای ابعاد مختلفی است که یکی از ابعاد آن نگرانی از نقش زنان مسلمان (باحجاب) در پیشرفت ایران اسلامی و تعمیم این الگو به سایر کشورها از جمله کشورهای غربی است.
در واقع موفقیت بانوان مسلمان و محجبه ایرانی در عرصههای مختلف علمی و عملی میتواند بر ایده و تفکر آزادیهای جنسی و سوءاستفاده از زنان در غرب، خط بطلان بکشد و این موضوع نکتهای است که برای سردمداران و نظریهپردازان فاسد نظام سلطه قابل تحمل نیست.
از سوی دیگر حفظ حجاب و عفاف در جامعه اسلامی میتواند متضمن مصونیت جامعه در برابر انواع ناهنجاریهای اخلاقی باشد که این موضوع نیز در تضاد کامل با اهداف پلید آنها قرار دارد.
به همین دلیل آنها با طراحی نقشههای مختلف و طرح سوالات شبههانگیز و ابهامآفرین و بدون اشاره به آثار و پیامدهای بدحجابی و بیحجابی بر اخلاق و رفتار جوانان و سایر افراد جامعه، تلاش میکنند تا قانون حجاب و عفاف در ایران را زیر سوال ببرند.
آیا معیشت مردم مهمتر است یا حجاب آنها؟ به جای درگیر شدن با حجاب مردم، معیشت آنها را حل کنید، حالا اگر کسی بدحجاب یا بیحجاب باشد، به کجای مملکت آسیب میرسد؟ تنها چند نمونه از این دست سوالات و شبهاتی است که معمولاٌ از سوی آنها برای ابهام آفرینی در جامعه و فریب افکار عمومی مورداستفاده قرار میگیرد.
گاهی حتی با قیافه حق به جانب و با بیشرمی تمام، به این ضربالمثل متوسل میشوند و میگویند؛ «عیسی به دین خود، موسی به دین خود»، اگر ما بخواهیم به جهنم برویم باید چه کسی را ببینیم؟
قطعاٌ حضور نامتعارف و ناهنجاریهای رفتاری که این افراد در جامعه مرتکب میشوند و همچنین طرح اینگونه سوالات هدفمند از سوی آنها، مقدمه طرح موضوعات دیگری است که میتواند همانند کشورهای غربی، در بلندمدت و حتی در کوتاهمدت، مشکلات اخلاقی و ذفتاری در جامعه را تشدید و به یک چالش و بحران جدی تبدیل نماید.
چرا که بیشک این افراد فقط به کشف حجاب بسنده نخواهند کرد و در ادامه همانند همفکران غربی و شرقی خود، آزادی استفاده از انواع پوششهای نامتعارف و عریانی بدن و چه بسا مفاسدی مانند؛ آزاد شدن شرابخواری و حتی همجنسگرایی و امثال آن را مطالبه خواهند کرد.
این در حالی است که با استناد به آیات و روایات اسلامی و تجارب ناشی از آزادیهای بیحدوحصر جنسی در جوامع غربی، بسیاری از معضلات و ناهنجاریهای اجتماعی و اخلاقی موجود از جمله تعرض به زنان در جوامع مذکور، ریشه در روابط نامتعارف، اختلاط زن و مرد و رفتارهای هنجارشکنانه آنها در جامعه و همجنین پوشش نامناسب زنان و حتی مردان دارد.
به همین دلیل است که نظام اسلامی برخلاف جامعه غربی، در مورد سلامت و امنیت عمومی جامعه و حتی سلامت و امنیت زندگی فردی همه شهروندان احساس مسئولیت میکند.
با این حال افراد را مخیر میداند تا در مورد نحوه زندگی خصوصی خود تصمیمگیری نمایند و راه درست یا نادرست را برگزینند، اما در عین حال تأکید میکند که افراد در حضور اجتماعی خود حق ندارند به گونهای رفتار کنند که خواسته یا ناخواسته دیگران را نیز در مسیر انحراف و انحطاط قرار دهند.
در پایان صرفنظر از افرادی که ذاتاٌ بیبند و بار و دارای خوی هوسرانی هستند و به قول خودشان مسیر جهنم را انتخاب کردهاند، به نظر میرسد ریشه مشکل را باید در این نکته جستجو کرد که متأسفانه بسیاری از افراد جامعه هنوز پیامدهای فاجعه بار بیحجابی و بدحجابی در جامعه را نمیدانند و لذا بخش قابل توجهی از این افراد بر این باورند که آزادی حجاب برای آنها و فرزندانشان خطری نخواهد داشت.
اما بیشک کمتر زن و مردی (با شرایط سنی مختلف) میتواند مدعی شود، که حضور جنس مخالف با پوشش، آرایش و رفتارهای نامتعارف در جامعه، هیچگونه تأتیری منفی بر ذهن، فکر، رفتار، روحیه و عملکرد اجتماعی و فردی او ندارد.
بنابراین؛ شایسته است همزمان با اقدامات سلبی که در شرایط کنونی اجتنابناپذیر به نظر میرسد، موضوع تربیت و فرهنگسازی کوتاهمدت و بلندمدت نیز به شکل کاملاً جدی و فوری و البته کاملاً کارشناسانه در دستور کار مسئولین محترم و دستگاههای ذیربط قرار گیرد.
در اثبات این نکته باید یادمان باشد که هیچ انسان عاقلی به قوانینی مانند قانون مبارزه با قاچاق موادمخدر اعتراض نمیکند و یا به مقابله قانونی با قاچاقجیان و اراذل و اوباش، واکنش منفی نشان نمیدهد، چرا که بیشتر افراد جامعه از پیامدهای زیانبار این ناهنجاریها آگاهی دارند.
امید است این نکته که متأسفانه از گذشته در بسیاری از موارد مورد غفلت قرار گرفته و به درستی به آن پرداخته نشده، بیش از گذشته مورد توجه مسئولین محترم قرار بگیرد و به تدریج جایگزین اقدامات سلبی و قهری شود.
احمدرضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت
۲۱/۴/۱۴۰۱
نشانی الکترونیکی: ARH110@yahoo.com نشانی سایت: rahtooshe.com
سلام چون شیطان صفت و آزادی خواه شیطانی هستن و معنی آزادی را درست متوجه نشدن آزادی یعنی در کشوری مثل ایران با حجاب کامل زندکی کنی اگر یک روز در فلسطین یا یمن یا افعانستان یک روز زندگی کنید معنی زندگی را میفهمید که ایران کشوری پر عظمت هست جانم فدای رهبری
حناب آقای رسولی سلام؛
درود بر شما
موفق باشید