تردیدی وجود ندارد که هم اینک به برکت دستاوردهای انقلاب اسلامی، کشور ایران از ابعاد مختلف در جایگاهی قرار گرفته که میتواند، علاوه بر مرجعیت دینی و معنوی جهان، بار دیگر به عنوان پرچمدار و منشاء بروز و ظهور علوم مختلف، به مرجعی برای علم و دانش نیز تبدیل شود، مقام معظم رهبری (دامه برکاته) در این زمینه در سخنرانی تاریخ ۱۶شهریور۸۹ در جمع کارآفرینان کشور فرمودند: «در پرتو شناخت ملت از تواناییهای خود و جوانانش، فصل توانایی و جهش کشور فرا رسیده است». با اینحال دستیابی به این هدف نیازمند توجه همزمان به فراهم نمودن و بهینهسازی همه ارکان، اجزاء و الزاماتی است که آموزش در رأس آنها قرار دارد.
در این مسیر یکی از مسائل رنجآور نظام آموزش عالی ما، تاکید بیش از حد اساتید بر استفاده از تئوریهای صاحبنظران غربی و شرقی در پایاننامهها و رسالههای دکتری است، به گونهای که در اکثر موارد اگر یک کار دانشجویی با منابع خارجی مستندسازی نشده و فاقد رفرنس خارجی باشد یا حتی با رفرنس کم از این منابع ارائه شده باشد، مورد تأیید واقع نمیشود و این مشکل در مورد اکثر طرحها و پروژههای علمی نیز مصداق دارد.
البته طرح این مسئله به معنای نفی استفاده از دانش دیگران نیست، اما اولاً تاکید بیش از حد برای مشروعیت و مقبولیت بخشیدن به یک کار علمی با استفاده از منابع خارجی، فرصت اندیشیدن، خلاقیت و نوآوری را از دانشجویان و محققین ایرانی سلب می کند، ثانیآً دین اسلام و تمدن هفت هزار ساله ایران سرشار از مبانی ارزشمندی است، که استناد به آنها میتواند غنای علمی بیشتر کارهای تحقیقاتی و پژوهشی مورد نیاز کشور را به راحتی تضمین نماید، ثالثاً ما باید به گونهای عمل کنیم که یکبار دیگر مرجعیت علمی ایران و اسلام را احیاء کنیم و بی شک تحقق این هدف، مستلزم خودباوری و خود اتکایی در این زمینه است.
به عبارت دیگر انحراف در مسیر خلاقیت و نوآوری و همچنین بومی سازی و الگوسازی مبتنی بر علم و دانش ایرانی از جایی آغاز میشود که بدون توجه به آثار و پیامدهای نهایی کار، تلاش میکنیم تا نتایج خلاقانه کار خویش را در قالب و چارچوب مدلها و تئوریهای خارجی ارائه نموده و برای مقبولیت بخشیدن به آن، نظریه اندیشمندان غربی و شرقی را به گواهی بگیریم و این در شرایطی است که الگوهای غربی و شرقی برای خدمت به نظام سرمایهداری و منافع صاحبان قدرت و ثروت طراحی شده و خواسته یا ناخواسته، برنامههای ما را در جهت اهداف آنها هدایت میکند.
استانداردسازی در بخشها و موضوعات مختلف نیز از جمله مواردی است که مشمول این موضوع میشود، زیرا در این زمینه نیز بسیاری از ما همواره تلاش داریم تا برای اثبات کیفیت و کمیت کارهای خود، از معیارها و شاخصههای غربی و شرقی استمداد بطلبیم و این در حالیاست که برای طراحی و تدوین استانداردهای بومی و حتی بینالمللی و مرجع شدن در این زمینه، تقریباً همه امکانات و ظرفیتهای مورد نیاز را در اختیار داریم.
عمق فاجعه در این زمینه هنگامی بیشتر آشکار میشود که حاضر میشویم برای اخذ استاندارهای خارجی، نه تنها تمام اطلاعات و مشخصات مراکز تولیدی و صنعتی خود را در اختیار بیگانگان قرار دهیم، بلکه میلیونها و گاهی میلیاردها ریال برای آن هزینه کنیم، یعنی آنچه را که معمولاٌ دشمن در جاهای دیگر به سختی و از طریق جاسوسی و با صرف هزینههای هنگفت کسب میکند، با دستان خود در اختیار آنها قرار می دهیم.
به همین دلیل است که رهبر معظم انقلاب برای برون رفت از اینگونه مشکلات، همواره بر ضرورت خوداتکایی در امور مختلف تأکید نموده و در سخنرانی مورد اشاره میفرمایند: «ایران، امروز به کارگاه بزرگ تلاش و ابتکار و نوآوری تبدیل شده است اما این واقعیت، تنها گام اول از روند پیشرفت و سرافرازی کشور است»
این مفهوم بدان معناست که برای سرعت بخشیدن به آرمان پرچمداری علمی، باید نظریه پردازی و تبدیل مبانی اسلامی و ایرانی به منابع دانشگاهی (آکادمیک) و آموزشی در اولویت کار اساتید محترم و نظام آموزشی کشور قرار گیرد و تولیدات علمی دانشمندان، متخصصین و صاحبنظران ایرانی باید به حدی افزایش یابد که به تعبیر ایشان، اهل علم و محققین سایر کشورها مجبور شوند برای دستیابی به دانش ایرانی، زبان فارسی را یاد بگیرند.
فراموش نکنیم، پیدایش همه علوم مبداء ظهور مشخص داشته و به یکباره پدیدار نشده است، بلکه حاصل کار محققین و اندیشمندان سخت کوشی است که تمام هدف آنها توسعه و پیشرفت علم و دانش بوده و لذا اگر دیگران توانستهاند با امکانات ناچیز و محدود زمانهای گذشته به یافتههای علمی مختلف دست پیدا کنند، کشوری مانند ایران با ثروتهای متنوع مادی و معنوی و قدمت تاریخی طولانی در تولید علم و دانش، بسیار راحتتر از دیگران میتواند، به چنین موقعیتی دست یابد.
احمدرضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت
۱۹/۲/۹۳