چند سوال انتقادی از رئیس جمهور محترم (جناب آقای خاتمی)

     چندی پیش رئیس جمهور محترم (آقای خاتمی) در پیام تاریخی خود به مردم آمریکا، مسائلی را در مورد تمدن آمریکایی مطرح کردند که به‌نظر می‌رسد حتی مردم آمریکا را نیز متعجب و حیران نمود و سبب شد گروهی از آنها باور کنند که به راستی دارای تمدنی چنان کهن، غنی و پیشرفته بوده و هستند که تا به حال، خود آنها نیز از وجود آن بی‌اطلاع مانده‌اند.

     در پاسخ باید گفت؛ چه کسی نمی‌داند، آنها چگونه سرزمین سرخپوستان بومی آمریکای فعلی را تصاحب کردند و با توطئه‌های مختلف که در تاریخ نیز آمده است، در حال انقراض نسل آنها هستند، در حالی‌که خود آنها (آمریکایی‌ها) در فیلم‌های وسترنشان از نمایش خشونت‌های اعمال شده (در مورد نژاد سرخ پوست) ابایی ندارند.

     رئیس جمهور محترم در مصاحبه مذکور پیوسته بر جدایی حساب مردم آمریکا از دولت آمریکا تأکید داشتند و در کمال ناباوری همگان، از آنان با عنوان ملت بزرگ آمریکا و با فرهنگ و تمدن پیشرفته در حد الگوی بشری یاد نمودند.

     گویا ایشان فراموش کرده‌اند که دولت آمریکا زاییده و منتخب به اصطلاح جامعه مدنی و مردم آمریکاست و این دولت با اتکاء و پشتیبانی همین مردم است که در اقصی نقاط دنیا مرتکب جرم و جنایت می‌شود.

     شاید هم ایشان تصور می‌کنند که ملت بزرگ آمریکا (!؟) در این مهدِ به اصطلاح تمدن (!؟) کور و کرند و به هیچ‌گونه وسایل ارتباط جمعی دسترسی ندارند و تنها کشتار حیوانات و انقراض نسل آنها را می‌بینند، تا با انجام حرکاتی عوام‌فریبانه، انجمن‌های حمایت از حیوانات و سایر انجمن‌های مشابهِ رنگارنگ مشابه را تشکیل دهند.

      این در حالی‌است که هر روز در گوشه و کنار دنیا شاهد جای پای جنایت‌ها و دخالت‌های آشکار و پنهان معتمدین این مردم (دولت آمریکا) در سراسر جهان هستیم و حتی روزی نیست که متن این جامعه عاری از خشونت‌ها، تجاوزها و قتل و غارت این مردم متمدن نسبت به یکدیگر نباشد.

     حتماً رئیس‌جمهور محترم، اطلاع دارند که بیش از ۸۰% از ثروت و منابع جامعه آمریکا در دست تنها ۳% جامعه یهودی آمریکاست و این دولت تحت سلطه صهیونیسم، چگونه در مسیر اهداف صهیونیسم جهانی حرکت می‌نماید.

     اما نکته جالب اینجاست که ایشان در سخنرانی و گفتگوی اخیرشان در دانشگاه صنعتی شریف، با خوش‌بینی و حسن نظری بیش از پیش، مدنیت را با تمام ویژگی‌های یک جامعه انسانی، نشأت گرفته از غرب (و لابد در رأس آن آمریکا) برشمردند و تمام خصوصیات یک جامعه ایده‌آل را در وجود چنین جامعه‌ای ترسیم نمودند.

     حال ضمن تأکید بر لزوم احترام متقابل به حقوق همه ملت‌ها و کشورها و با تأکید بر این‌ نکته که حتماً در آمریکا هم تعداد کثیری از انسان‌های خوب وجود دارد و ویژگی‌های مثبت متعددی را در تمدن غرب نیز می‌توان یافت و با توجه به مطالب فوق، چند سوال مطرح است.

     شایسته است رئیس جمهور محترم همان‌گونه که در دانشگاه مذکور پاسخگو بودند، با همان صراحت و صداقت، پاسخ سوالات ذیل را ارائه فرمایند.

  • به‌راستی آیا می‌توان پذیرفت که مردم جامعه مدنی و پیشرفته غرب و در رأس آنها آمریکا، از جنایت‌ها، دخالت‌ها و اعمال غیرانسانی دولت‌هایشان در اقصی نقاط مختلف جهان بی‌خبر باشند؟
  • مسلماً چنین چیزی در متن یک جامعه مدنی ایده‌آل غیرقابل قبول خواهد بود، بنابراین؛ بار دیگر این سوال مطرح می‌شود که چرا علی‌رغم وجود آگاهی‌های لازم، افراد متمدن و نوع‌دوست این جوامع مدنی و پیشرفته، هیچ‌گونه عکس‌العملی در قبال حرکت‌های ضدبشری دولت‌هایشان نشان نمی‌دهند و اصولاً چرا دولت‌های چنین جوامعی، مرتکب چنین اعمالی می‌شوند؟
  • تا آنجا که مسلمین جهان و به‌ویژه مسلمانان ایران به یاد دارند، علمای دین اسلام و روحانیون معزز پیوسته بر پیاده شدن جامعه اسلامی (به معنای واقعی آن) با الگو قرار دادن قرآن مجید (به‌عنوان کامل‌ترین و جامع‌ترین کتاب قانونِ موردنیاز بشر در هر عصر و زمان) و سیره نبوی (ص) و ائمه معصومین (ع) تأکید داشته‌اند و تنها راه سعادت و سیادت جامعه بشری را اتکاء به این امانت‌های الهی دانسته‌اند. پس چگونه است که به یکباره قوانین و احکام الهی اسلام که به راستی متضمن سعادت و سربلندی انسانهاست، به فراموشی سپرده شده و جامعه مدنی غرب بر آن برتری یافته است؟
  • آیا فراگیر شدن حکومت اسلامی و ارائه و انتقال فرهنگ ناب محمدی (ص) به جهان و یاری مظلومان و مبارزه با ستمگران و قلدران جهان که همه چیز را برای خود می‌خواهند، همین است و تنها راه آن هم‌سلک شدن با آنان و رفتن به لباس گرگ است؟
  • آیا وقت آن نرسیده که به‌جای شعارگرایی و الگو قرار دادن بیگانگان، به اجرای کامل قوانین الهی اسلام که به یقین کامل‌ترین، غنی‌ترین و انسان‌سازترین قوانین است، جامعه مدنی را به معنای اسلامی آن ایجاد نموده و خود الگوی دیگران شویم؟
  • جنابعالی در توصیف قتل آقای فروهر و همسر ایشان که قطعاً به دست عوامل همان جوامع مدنی رخ داده است، شدیداً اظهار تأسف نموده و آن را تنفرانگیز خوانده‌اید و ما نیز بر این موضوع تأکید داریم، اما آیا در مورد ترور شهید لاجوردی که یکی از همسنگران خود شما به شمار می‌روند و منشأ خدمات ارزشمندی به نظام مقدس جمهوری اسلامی بودند، نیز به همین‌گونه عمل شد و با همین شدت موضوع تعقیب و دستگیری عوامل آن پیگیری شد؟
  • آیا به نظر شما، توسعه آزادی می‌تواند بهانه مناسبی برای طرح هر سوالی (به‌خصوص هنگامی که از نظر شرایط بین‌المللی، برای ارکان نظام زیانبار باشد و باعث تشدید اختلافات جاهلانه جناحی گردد)، در سطح افکار عمومی باشد؟
  • آیا شایسته نبود در جواب به آن خانم دانشجوی خبرنگاری که گفتند؛ «ما دانشجویان آماده‌ایم تنها با یک اشاره شما و فقط شما، هر حرکتی را انجام دهیم» موضوع ولایت و اطاعت از رهبری را مطرح می‌کردید؟

     بدیهی است که کسی بر صداقت و نیت خیر شما برای کسب جایگاه بین‌المللی و استقلال و سرافرازی ام‌القرای اسلامی تردید ندارد، اما آیا فکر نمی‌کنید، در مسیر کمی انحراف ایجاد شده است؟

     توضیح: این مطلب در تاریخ ۱۸/۹/۷۷ تهیه و به روزنامه جمهوری اسلامی ارسال شده است.

احمدرضا هدایتی – اراک

۱۸/۹/۷۷

شما همچنین می توانید ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *