نخبه پروری و الزامات استفاده بهینه از ظرفیتهای فکری و ذهنی نخبگان

بخش اول

مقدمه :

     اگر چه نگاه به منابع و نیروی انسانی بعنوان مهمترین سرمایه هر سازمان، به یک شعاری کلیشه ای از سوی مدیران تبدیل شده است. اما باید پذیرفت که این موضوع بخصوص در مورد افراد نخبه و تأثیر گذار، یک واقعیت انکار ناپذیر است. دانشمندان و نخبگان علمی علی رغم تفاوتهایی که ممکن است در سن و جنس و نژاد داشته باشند، در یک نکته با هم مشترک هستند و آن نکته چیزی نیست جز رها شدن از گذشته و اندیشیدن به آینده، شاید آنان از روش خاصی پیروی نکنند و جهاد علمی در مورد آنان، تابع روش خاص خودشان باشد، اما درعین حال منطقی می اندیشند و با اطمینان به سوی هدفهای بزرگ حرکت می کنند .

     نخبگان این توان را دارند که افراد هوشمند را نیز کشف و جذب نموده و از توانائیهای آنها بالاترین بهره مندی را عاید سازمان خود نموده و جامعه را در مسیر خودکفایی و استقلال به جوشش و حرکت درآورند و این درحالیست که معمولاً اکثر سازمان ها از این فرصت استثنایی به درستی استفاده نمی کنند و با عملکرد نا مناسب باعث به هدر رفتن فرصتها و مانع از شکوفایی استعدادهای درون سازمانی می شوند.

     پس از انقلاب شکوهمند اسلامی و به دنبال آغاز توطئه های خرد کلان متعدد بر علیه نظام نوپای اسلامی و با بروز جنگ تحمیلی و اعمال تحریمهای ناجوانمردانه از سوی دشمنان این مرز و بوم، در کنار خسارتهای مادی فراوانی که این بحرانها به همراه داشتند، در عین حال حضور خالصانه مردم در صحنه دفاع از انقلاب اسلامی و مقاومت سرسختانه رزمندگان دلیر ایران اسلامی در برابر دشمن، پیامدهای مثبتی را نیز برای کشور به ارمغان آورد که تبدیل تهدید تحریم و جنگ به فرصتی برای شکوفایی استعدادها و خلاقیتها و برداشتن اولین گامها در جهت عملی ساختن ابتکارات و خلاقیتها با اتکاء به نبوغ مسلمان ایرانی از جمله این دستاوردها محسوب می شود .

 جایگاه نخبه پروری در کشور:

     اگرچه رویکرد جدید بسیار کارساز و اثربخش بود، اما بعلت درگیری تمامی ارکان اداری و اجرایی کشور در جنگ، این نهضت ارزشمند نتوانست همه عرصه ها را تحت پوشش خود قرار داده و یک روند برنامه ریزی شده و فراگیر را در دیگر موضوعات برقرار نماید و همین مسئله سبب شد تا لطمات فراوانی بر توان علمی کشور در سایر عرصه ها وارد شود. به همین دلیل این نکته یعنی استفاده صحیح از ظرفیتهای فکری نخبگان در جهت اعتلای علمی کشور و رفع عقب ماندگیها در ابعاد مختلف، بلافاصله پس از پایان دفاع مقدس از سوی حضرت امام (ره) مورد تاکید مجدد قرار گرفته و در تاریخ ۱۱/۷/۶۷ در مورد اهمیت و ضرورت آن فرمودند:

     «مهمترین عامل در کسب خودکفایی و بازسازی، توسعه مراکز علمی و تحقیقاتی و تمرکز و هدایت امکانات و تشویق کامل و همه جانبه مخترعین و مکتشفین و نیروهای متعهد و متخصصی است که شهامت مبارزه با جهل را دارند واز لاک نگرش انحصاری علم به غرب و شرق درآمده و نشان داده اند که می توانند کشور را روی پای خود نگه دارند.انشا الله این استعدادها در پیچ وخم کوچه های اداره ها خسته وناتوان نشوند».

     مقام معظم رهبری نیز از همان اوایل قبول مسئولیت رهبری مکررا بر ضرورت توجه به این نکته تاکید داشته اند، بطوریکه در تاریح ۱۹/۴/۶۸ در جمع کارکنان یکی از نهادهای انقلابی، با اشاره به ویژگیهای منحصر بفرد نهفته در وجود افراد فرمودند :

     « نیروهایی که علم ابتکار و تجربه و اخلاص و شوق و نشاط و امید دارند، این سرمایه عظیمی است. اگر ما توانستیم از این سرمایه خوب استفاده کنیم، پیش خدای متعال سر بلند خواهیم بود، والا هیچ عذری نزد او نخواهیم داشت ».

     عمومیت بخشیدن به نخبه پروری و نوآوری که پس از فرمان حضرت امام (ره) بعد از جنگ تحمیلی حیاتی نو یافته بود، در سالهای اخیر با طرح هوشمندانه موضوع نهضت نرم افزاری و متعاقب آن بیان ضرورت تهیه نقشه جامع علمی کشور از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای (دامه) و تاکید ایشان بر لزوم هدفمند نمودن و سرعت بخشیدن به حرکت علمی کشور در بخشهای مختلف، این مسئله به یک دغدغه جدی برای مسئولین ذیربط تبدیل و مجددا روند رو به رشد بخش علمی کشور، شتاب خوبی بخود گرفته است.

     در این رابطه آمارهای سنوات قبل که سالهای آغازین احیاء مجدد این حرکت عظیم بشمار می رود، حاکی از رویدادهای تلخی است که در صورت تداوم آن می توانست، آینده علمی کشور را نسبت به سایر کشورهای منطقه و جهان، در وضعیت بسیار بدی قرار دهد .

     برای مثال آمار ها نشان می دهد که: « در سال ۷۸ بطور متوسط هر روز ۱۵ کارشناس ارشد و ۳/۲ نفر دارای مدرک دکترا از کشور خارج شده اند.

     همچنین بیش از ۱۲% از مجموع ۴۲۰۰ نـــفر دانشجوی بورسیه ای که بین سالهای ۶۴ تا ۷۲ برای ادامه تحصیل به خارج از کشور اعزام شده اند، هنوز باز نگشته اند.

     در مورد اعضای هیئات علمی دانشگاهها نیز وضعیت بگونه ای بوده که از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۷ از مجموع ۲۸ دانشگاه و موسسه آموزش عالی، ۱۵۱ عضو هیئت علمی به عناوین مختلف شامل: ماموریت تحصیلی ۶۳%، بهره گیری از فرصتهای مطالعاتی۸% و مرخصی بدون حقوق ۲۹% از کشور خارج شده اند.

     بر اساس گزارش خبرگزاری مهر تا سال ۱۳۸۳ از مجموع ۲۴۰ مدال آور المپیادهای علمی کشور ۱۲۰ تن آنها از کشور خارج و ۹۰ نفر آنها مقیم آمریکا شده اند .

     همچنین بررسی کمیسیون مشورتی شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۸۰ حکایت از آن دارد، که بر پایه آمارهای سرشماری سال ۱۹۹۰ در آمریکا، نزدیک ۲۲۰ هزار نفر خود را ایرانی تبار معرفی کرده اند که از این تعداد حدود ۷۷% آنها دارای تحصیلات دانشگاهی هستند، ضمن اینکه بر اساس اطلاعات منتشره دارایی ۶۰۰ نفر از ایرانیان مقیم آمریکا از کـــل بودجه کشور در یکسال بیشتر بوده است. البته بر اساس آمار سازمان ملل متحد، این آمار حدود ۲۴۰ هزار نفر دارای تحصیلات دانشگاهی است که ۱۸۲۶ نفر آنها بعنوان عضو تمام وقت هیئتهای علمی در دانشگاههای این کشور شاغلند .

     زیان مالی مهاجرت نخبگان و به اصطلاح فرار مغزها از کشور، تا سال ۸۳ حدود ۳۸ میلیارد دلار برآورد شده، در حالیکه درآمد سالانه نفت در شرایط مطلوب، در همان سالها حدود نیمی از این مبلغ بود. متقابلا این روند برای کشوری مانند آمریکا ده میلیارد و پانصد میلیون دلار صرفه جویی فقط در هزینه های آموزشی به همراه داشته است.

     مجموع این اطلاعات نشان می دهد که ایران از نظر شمار مهاجران، در طبقه نیروی کار ماهر و متخصص، جزء ده کشور اول جهان قرار دارد، بطوریکه در سالهای ۱۹۹۷، ۱۹۹۸ و۱۹۹۹ با یک سیر سعودی بترتیب جایگاههای هفتم، ششم و پنجم را بخود اختصاص داده است ». *

     اگرچه اقدامات مذکور بخصوص در چند سال گذشته، بیانگر مضاعف شدن تلاشها برای جلوگیری از این روند و کسب دستاوردهای علمی بزرگ و موفقیتهای چشمگیر در این زمینه می باشد، اما هنوز حلقه های مفقوده متعددی در مسیر دستیابی نخبگان و دانشمندان ایرانی به اهداف تعریف شده وجود دارد که در بسیاری از موارد مانع از منتفع شدن کشور از نتایج عملی و آثار مثبت و کاربردی این حرکت عظیم ملی، در بخشهای مختلف شده است.

     این وضعیت باعث شده تا امروز سؤالات زیادی مانند آنچه در ذیل به آن اشاره خواهد شد در ذهن نخبگان و متخصصین کشور شکل بگیرد:

۱- آیا نخبگان برای عملی نمودن ایده ها و طرحهای مبتکرانه و نوین خود، تا آخرین مرحله و در تمام موضوعات علمی از حمایتهای مادی و معنوی لازم برخوردار خواهند بود؟

۲- آیا مرجع مشخص و صاحب صلاحیتی برای بررسی، ارزیابی و اظهار نظر علمی و تخصصی در مورد طرحها، ایده ها، ابتکارات، اختراعات و خلاقیتها در کشور وجود دارد؟

۳- آیا در صورت تایید طرحها و ایده های نو، سازوکار لازم برای ایجاد تعامل بین نخبگان و مراکز تولیدی برای عملیاتی و اجرایی شدن یا بهره برداری از حاصل کار آنها در کشور پیش بینی شده است ؟

۴- آیا تضمین های لازم برای جلوگیری از کپی رایت غیر قانونی طرحها، اختراعات و ابداعات، به معنای واقعی و قابل اجرا، در کشور وجود دارد؟

۵- آیا ابزار، منابع، امکانات و فرصت های لازم برای تحقق انتظارات، و کاربردی شدن ایده هایشان در اختیار آنان قرار خواهد گرفت و بعبارت دیگر آیا چنین سازوکاری در کشور ایجاد شده است؟

۶- آیا معیارها و مکانیزم های ارزیابی عملکرد وشناسایی استعدادها به درستی طراحی و تعریف شده است؟

۷- آیا مدیران سازمانهای ذیربط برای کارها، طرح ها و ایده های افراد، در حد شایسته ارزش قائل شده وآنهارا مورد توجه قرار داده و امکان عملیاتی شدن آنها را فراهم نموده اند؟

۸- آیا واقعاً همه مدیران ذیربط از درک و فهم و آمادگی لازم برای استفاده از خلاقیتها و نوآوریها در جهت ایجاد تحول منطقی، نظامند و علمی در عرصه های مورد نظر، برخوردار هستند؟

۹- آیا نخبگان می توانند در مسیر پــر پیچ و خــم مراحل اداری، در کوتاهترین زمان ممکن و قبل از آنکه، نابغه ای دیگر و درکشوری دیگر طرح مشابه ای ارائه دهد، طرحها، ابتکارات و اختراعاتشان را بنام کشور خود ثبت و به مرحله تولید وبهره برداری برسانند ؟

۱۰- آیا برای ثبت و اخذ رسمیت بین المللی طرحها، باید همچنان نیازمند تایید کشورهای خارجی باشیم و اصولا چرا نباید کشور ما بعنوان یکی از مراجع جهانی صدور تاییدیه دستاوردهای علمی، عمل نماید؟

۱۱- آیا حمایت برای رسیدن به مرحله تولید و بهره برداری از خلاقیتها، شامل همه مراحل و فرآیندها می شود یا قرار است در برخی از موضوعات فقط به افتخار کشف، اختراع، ابتکار و طراحی آن اکتفا کنیم.

۱۲- آیا سازمانی وجو دارد که با اولویت گذاری نیازها، تلاشها را در مسیری هدفمند هدایت نماید؟

     طرح این سوالات و شاید دهها سوال دیگر در این زمینه، همگی حکایت از آن دارد که متاسفانه علی رغم تمام تلاشهای صورت گرفته برای اعتلای علمی کشور و برخورداری از ظرفیتها و استعدادهای فراوان موجود در جامعه، هنوز شرایط لازم برای استفاده بهینه و کامل از این فرصت بالقوه فراهم نشده است و نگرانیها، کاستیها و موانع فراوانی برای دستیابی به اهداف سند چشم انداز بیست ساله کشور وجود دارد که چنانچه مورد غفلت قرار گیرد، اقدامات صرفا شکل صوری و تشریفاتی بخود گرفته و نتایج مورد انتظار در این عرصه، بطور کامل محقق نخواهد شد، در حالیکه بنیانگذار انقلاب حضرت امام خمینی (ره) نیز در تاریخ ۶/۱۰/۵۹ شاید با نگرانی از همیین موضوع بود که فرمودند: « دنیا باید با علم و با علم جهت دار اداره شود» .

     اگر چه اقدامات حمایتی در سالهای اخیر در حد قابل ملاحضه ای توسعه یافته، اما متاسفانه هنوز وضعیت بگونه ای است که بسیاری از اقدامات در این زمینه، در حد انجام مراحل اولیه یعنی طرح موضوع، طراحی، تولید آزمایشگاهی و یا حداکثر ساخت نمونه متوقف و هرگز در داخل کشور به مرحله بهره برداری نمی رسد، در حالیکه صاحبان این طرحها و نتیجه تلاش آنها، بلافاصله از سوی شرکتهای خارجی مورد استقبال و حمایت قرار گرفته و نتایج کارشان که سرمایه ملی کشور محسوب می شود، در نهایت عاید بیگانگان شده و بعضا حتی منجر به مهاجرت خود آنان به خارج از کشور نیز می گردد.

     طبیعی است بخشی از این نابسامانیها ناشی از فراهم نبودن بسترهای لازم برای فعالیتهای علمی و بخشی نیز ناشی از عدم حمایت کافی و شایسته و یا کــم توجهی مسئولین به مــولفه های برانگیزاننده در ایـن زمینه می باشد، بعنوان مثال امروز این سوال برای بسیاری از فعالان و علاقمندان به عرصه نوآوری و خلاقیت مطرح است که چرا در کشوری مانند ایران اسلامی که شرایط جهان سومی را پشت سر گذاشته و با عزمی راسخ در ردیف کشورهای در حال توسعه قرار گرفته، هنوز نخبگان مدال آور علمی کشور، متناسب با شان و جایگاه علم در ایران و اسلام، مــورد تشویق و تقدیر قرار نمی گیرند و حداقل همسطح ورزشکاران به آنها بها داده نمی شود؟

     چرا برای تشویق یک مدال آور علمی که نتایج کارش پایدار، غرور آفرین، برتری ساز و متضمن توسعه کشور در ابعاد مختلف و بعضا مزایای آن فراگیر می باشد و به تعبیر اخیر مقام معظم رهبری (دامه) باعث کسب قدرت در عرصه بین المللی می گردد، به تشویقات جزئی که حتی گاهی جبران هزینه های طرحش را نمی کند اکتفا می کنند؟ در حالیکه کسب مقامهای ورزشی در مقایسه با افتخارات علمی، اولا در گروهی از رشته ها مانند فوتبال که برخی از موفقیتها آن با اتکا به بازیکنان خارجی صورت می گیرد، نمی تواند، چندان افتخار آمیز بشمار آید و ثانیا دستاوردهای ورزشی صرفا جنبه سرگرمی داشته وآثار آن تقریبا مقطعی و زود گذر است.

 الزامات موفقیت در این زمینه :

     در هرحال بنظر می رسد برای گذر از این وضعیت و دستیابی به موقعیت مطلوب و مــورد نظر، تنها ایده پردازی و ارائه طرحها و خلق ابتکارات جدید و ثبت مقاله در مجلات خارجی کفایت نمی کند و برای فراگیر نمودن و منتفع ساختن کشور از مزایای دستاوردهای ناشی از تلاش دانشمندان و نخبگان کشورمان، باید به الزامات کار بیش از پیش بیندیشیم و تمام شرایط لازم را برای تحقق کامل و بدون نقص اهداف مورد نظر فراهم نماییم، شرایطی که کسب جایگاه برتر علمی در منطقه و جهان مستلزم تامین و عملی شدن آنها می باشد، ازجمله:

۱- نهادینه سازی فرهنگ نخبه شناسی، نخبه پروری و حمایت و بهره گیری از توانمندیهای فکری و ذهنی نخبگان از سوی مدیران در بخشهای مختلف دولتی و غیر دولتی .

۲- طراحی و ایجاد سازوکار لازم و همچنین تعیین متولی مشخص برای بررسی، ارزیابی، در صورت لزوم آزمایش و در نهایت اظهار نظر علمی و تخصصی در مورد ویژگیها و قابلیتهای کیفی و کمی، کاربردی، امکان تولید انبوه، امکان اجرا و سایر پارامترهای مورد نظر در موضوعات و رشته های مختلف .

۳- فرهنگ سازی و ایجاد شرایط لازم برای تقویت و توسعه ارتباط مراکز تولیدی و خدماتی، اعم از دولتی و غیر دولتی با دانشگاهها و سایر مرکز علمی، تحقیقاتی و پژوهشی، در جهت بومی سازی و ارتقاء کمی و کیفی محصولات و خدمات آنها با استفاده از دستاوردهای علمی دانشمندان، نخبگان و ایده پردازان کشور .

۴- تبلیغ، ترغیب و جلب حمایت مراکز تولیدی و خدماتی برای اطمینان به یافته های علمی نخبگان و دانشمندان ایرانی و ریسک پذیری و استفاده از دستاوردهای آنان، در جهت نوآوری و فراهم نمودن امکان حضور فعالتر در عرصه رقابتهای جهانی و حتی داخلی .

۵- بررسی علت و رفع حلقه مفقوده ای که مانع از پیوند دستاوردهای علمی با بخش تولید و کاربردی و عملیاتی شدن آنها در کشور شده است .

۶- ایجاد و ارتقاء انگیزها برای تسریع در روند فعالیتهای علمی و برتری دادن و یا حداقل ایجاد همطرازی در تشویق و حمایت از مدال آوران نخبه کشور نسبت به ورزشکاران .

۷- ایجاد کارگاه و آزمایشگاههای فنی در قالب شهرکهای فناوری یا مجتمع های علمی و همچنین ملزم نمودن اینگونه مراکز و نیز سایر مراکز علمی، پژوهشی و دانشگاهی در بخش دولتی و حتی خصوصی، برای همکاری فنی و علمی با نخبگان و در صورت لزوم تامین بودجه و ابزار و مواد اولیه برای اجرای طرحهای پیشنهادی.

     برای این منظور می توان ضمن ایجاد جایگاه ( باکس ) ویژه در ساختار تشکیلاتی مراکز مذکور، درصد مشخصی از امکانات و درآمد آنها را به همکاری با نخبگان اختصاص داد .

۸- ارائه تضمینهای لازم برای بهره برداری، تولید انبوه یا خریداری طرحهای تایید شده، توسط دولت و یا حداقل ضابطه مند نمودن صدور فناوریهای کسب شده به خارج از کشور و همچنین حمایت قوی در برخورد با کسانی که قانون منع کپی رایت را در اینگونه موارد رعایت نمی کنند .

۹- ایجاد شعب بنیاد نخبگان در سراسر کشور بمنظور انجام حمایتهای اولیه از نخبگان و محققین و فراهم نمودن شرایط لازم برای ایجاد ارتباط آنان با مراجع ذیربط و ذینفع و جلب حمایت و همکاری در جهت طی مراحل علمی و اداری و سایر امور مشابه.

     بدیهی است با توجه به تشدید رقابتهای جهانی و بخصوص منطقه ای در این عرصه، سرعت عمل در این زمینه بسیار ضروری بوده و از اهمیت فوق العاده ای برخوردار می باشد و در صورت اعمال مدیریت صحیح می تواند در حد قابل توجهی، زیانهای ناشی از کندی کار در گذشته را نیز جبران نماید .

      تجارب سایر کشورها نیز بیانگر این موضوع است که بومی سازی علوم و کسب موفقیت تا حد بهره برداری فراگیر و تولید انبوه محصولات علمی، مستلزم اتکاء و اعتماد به دانشمندان و نخبگان کشور است. همچنان که ژاپنیها در آغاز برنامه استراتژیک خود برای توسعه، واردات اکثر محصولات خارجی را بطور کامل ممنوع نموده و چینی ها نیز اعلام کردند هر محصول را فقط یکبار وارد کشور می کنیم و برای تامین نیاز کشور در مراحل بعد، خودمان آن محصول را تولید می کنیم و بدیهی است که اتخاذ اینگونه سیاستها و استفاده از سایر روشهای مشابه، نقش موثری در موفقیت آنها داشته است .

در این راستا اگرچه تولید علم در جمهوری اسلامی نیز از جایگاه و اهمیت بالایی برخوردار است، اما این مقدار کافی نبوده و برای تبدیل دانش و یافته های علمی و پژوهشی دانشمندان و نخبگان به محصولات کاربردی و بومی و تحقق سند چشم انداز توسعه کشور، قطعا در گام بعد باید اطمینان به نخبگان و دانشمندان ایرانی و پس از آن استفاده فراگیر و تولید انبوه دستاوردهای علمی و پژوهشی آنها را نیز کاملا مورد توجه قرار داده و مهم تلقی نمود و به عبارت دیگر موفقیت در این زمینه را باید در کاربردی کردن و به تولید رساندن این دستاوردها جستجو نماییم.

بخش دوم

آثار و مزایای نخبه پروری

     نخبگان و فرهیختگان با سم مهلک سیاه نمایی و نا امید سازی که تبلیغات دشمنان در جامعه می پراکند، مبارزه کنند و راه روشن آینده را برای ملت تبیین نمایند. مقام معظم رهبری در دیدار با نخبگان استان فارس در اردیبهشت ماه سالجاری

     قبلا اشاره شد که نگاه به منابع و نیروی انسانی بعنوان مهمتریـــن سرمایه هر سازمان، به یک شعار کلیشه ای از سوی مدیران تبدیل شده است و واقعیت اینستکه متاسفانه هنوز شرایط کافی و کامل برای استفاده بهینه از این ظرفیت بالقوه موجود در این بخش، در کشور ایجاد نشده است، در حالیکه تحقق کامل این راهبرد یعنی توسعه و تقویت خلاقیت، نوآوری و شکوفایی مشروط به بسترسازی و نهادینه نمودن فرهنگ نخبه پروری و مهمتر از آن فرهنگ استفاده از این ظرفیت می باشد، در عین حال این سوالات نیز مطرح است که اصولا به چه کسانی نخبه گفته می شود ؟ معیار های شناسایی و سنجش نخبگان کدام است؟ آیا می توان گفت افراد خلاق همان افراد نخبه هستند؟ آیا نخبگان قابل گروه بندی هستند؟

  نخبه کیست؟

     فرهنگ معین در لغت، نخبه را برگزیده معرفی کرده است، اما آیا می شود به هر برگزیده ای نخبه گفت؟

     بدیهی است برگزیدگان باید دارای شاخصه ها یا ویژگی هایی باشند که آنها را از دیگران متمایز می سازد، اما نکته مهم دیگر این است که این شاخصه ها الزاماً باید مثبت و مفید باشد و لذا نمی تواند شامل عوامل و ویژگی های منفی و نقاط ضعف افراد باشد، بنابراین افراد نخبه کسانی هستند که در موضوع مورد نظر دارای امتیازات و خصوصیات برتری ساز باشند.

 خلاقیت و نوآوری:

     با استناد به تعاریف موجود خلاقیت یعنی ارائه ایده و اندیشه نو، بوجود آوردن یک نگاه جدید یا تلاش برای یک تغییر هدفدار، توانایی تجسم ، بکارگیری توانائیهای ذهنی، ترکیب ایده ها در یک روش منحضر بفرد و آفریدن و بوجود آوردن و نوآوری یعنی اجرایی نمودن خلاقیت ها.

 انواع نخبگی:

     امروزه پس از ذکر عنوان نخبه، آنچه بلافاصله در ذهن اکثر افراد تداعی می یابد، فردی است که دارای ویژگی های ممتاز علمی است و از نظر علمی، فکری و قدرت تجزیه و تحلیل ذهنی و همچنین طراحی در جایگاه برتری نیست به دیگران قراردارد، اگر چه نخبگان علمی یدرستی از اهمیت و جایگاه برتری در جامعه برخوردارند، اما چنانچه با نگاه به سایر ارزش های اجتماعی و از ابعاد دیگر به موضوع پرداخته شود، همانگونه مقام معظم رهبری نیز در اردیبهشت ماه سالجاری در جمع بسیجیان استان فارس به نخبگان تحصیلی، علمی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی اشاره کردند، این امکان وجود دارد که تعاریف و دسته بندی دیگری هم مانند آنچه در ذیل به آن اشاره خواهد شد، را از نخبگی ارائه نمود.

۱- نخبگان علمی: شامل کسانی که دارای مزیت های برترعلمی وقدرت ابتکار، نوآوری و خلاقیت فوق العاده در کشف و تولید علوم، طرحها و ایده های جدید بوده و با ارائه نتایج تحقیق و پژوهشهای خود، نقش مؤثری در بهبود و توسعه اهداف مورد نظر در ابعاد و موضوعات مختلف علمی کشور، برعهده داشته اند.

۲- نخبگان آموزشی: شامل آن گروه از افراد است که در عرصه آموزش و ارتقاء کمی و کیفی آن و بویژه در زمینه تحقیق و پژوهشهای آموزشی، فعالیت های چشمگیر و اثر بخشی را از خود بروز داده اند .

۳- نخبگان تحصیلی: شامل آن گروه از دانشجویان و دانش آموزانی است که با اتکا به نبوغ و استعدادهای درونی خود توانسته اند بالاترین سطح از موفقیت تحصیلی را کسب و یا در مسابقات و المپیادهای علمی در داخل یا خارج از کشور در ردیف مدال آوران افتخار آفرین، قرار گیرند.

۴- نخبگان اجتماعی : شامل کسانی که نمود عینی و مصداق کامل تعهد به ارزش های اجتماعی و انقلابی بوده ودر این جهت از بذل جان ومال خود دریغ نکرده اند،مانند: جانبازان، آزادگان، خانواده ایثارگران وسایر کسانی که در بهبود وضعیت اجتماعی نقش موثر داشته اند، مانند خیرین مدرسه ساز و … .

۵- نخبگان فرهنگی: شامل آن گروه از افرادی است که توانسته اند با ارائه آثار بدیع و کسب موفقیت و موقعیت برتر ملی یا بین المللی در فعالیت های ادبی، هنری، نوشتاری و سایر عرصه های فرهنگی، نقش اساسی در غنای فرهنگی کشور داشته باشند.

۶- نخبگان ورزشی: شامل آن گروه از افرادی است که در میادین مختلف ورزشی موفق به کسب موفقیت یا موقعیت برتر شده اند.

۷- نخبگان سیاسی : شامل آن گروه از افراد است که در عرصه سیاست دارای نبوغ واستعداد ویژه و برتر هستند.

۸- نخبگان سازمانی : شامل کسانی است که تمام کوشش خود را معطوف انجام وظایف نموده و اگر چه ممکن است نقش چندانی در تحولات سازمانی نداشته اند اما با در نظر گرفتن وجدان کاری، در طول خدمت خود همواره وظایف محوله را به بهترین و کاملترین شکل ممکن اجرا نموده اند.

البته هر گروه از نخبگان متناسب با هدفگذاریهای صورت گرفته، از جایگاه و موقعیت خاص خود برخوردار بوده و گاهی نیز ممکن است برخی از افراد در دو یا چند موضوع از عناوین فوق، واجد شرایط نخبگی باشند، اما در هر حال اولا هرکدام از دسته بندی های فوق باید با کمک کارشناسان بطور دقیق تعریف و تفکیک و ثالثا بر اساس شاخصه های علمی و اصولی، ارزیایی و اولویت گذاری شوند، تا امکان ایجاد تعادل و توازن منطقی برای پرداختن به آنها فراهم شود .

فرایندکشف و شناسایی نخبگان و مسئولیت مدیران در این زمینه :

     شناسایی، کشف و جذب و بکارگیری نخبگان، مستلزم طی فرآیندی است که می تواند سازمانها را در راستای دستیابی به این هدف یاری نماید، این فرآیند عبارت است از :

۱- هدفگذاری و تعیین منظور های سازمان از شناسایی نخبگان

۲- تعیین شاخصه ها و مولفه های شناسایی و نیز معیارهای ارزیابی افراد نخبه.

۳- کشف و گزینش صحیح افراد واجد شرایط نخبگی و تعیین انتظارات از آنان

۴- ایجاد و تقویت انگیزه در نخبگان و فراهم نمودن فرصت برای بروز و ظهور استعدادها

۵- بکارگیری افراد نخبه متناسب با استعدادها و علایق آنها

عملکرد نخبگان :

     قبلا نیز اشاره شد که نخبگان از ظرفیتها و توانمندیهای خاصی برخوردارند، که آنها را قادر می سازد تا با شتاب بخشیدن به روند فعالیتهای سازمانی، امکان رقابت در عرصه های مختلف جهانی یا ملی را برای سازمانها فراهم سازند، برای مثال: نوآوری در ذهنیت، نوآوری در عمل، نوآوری در هنجارها و ارزش ها، نوآوری در محتوا و کیفیت و نوآوری در فرآیندها معمولا حاصل کار و از ویژگیهایی محسوب می شود که در وجود افراد خلاق به اشکال مختلف بروز نموده و در عمل مصداق پیدا می کند .

     این نتیجه، با ایده پردازی و کشف موضوع آغاز و با تحقیق پیرامون موضوع، توسعه موضوع، اقدام برای طراحی و معرفی طرح یا ایده و در نهایت عملی نمودن طرح ادامه می یابد .

شرایط رشد و پرورش نخبگان:

     مدیران برای اینکه بتوانند از این فرصت در جهت اهداف سازمان خود بهره ببرند باید، شرایط لازم را برای بروز و شکوفایی این استعدادها فراهم نمایند. این شرایط می تواند شامل اقداماتی مانند: ایجاد سیستم مدیریت استعدادها، ایجاد فرصت برای ایده پردازی و عملی نمودن طرح های نخبگان، ایجاد سیستم پیشنهادات و یا ایجاد کارگروه یا ستاد نخبگان در سازمان مربوطه متشکل از زیرگروه های مختلف باشد.

     بدیهی مدیران نخبه پرور برای اینکار، خود نیز باید تحول گرا و نو اندیش و در عین حال نرم خو، انعطاف پذیر، نقد پذیر، نظامند و قانونگرا بوده و از قابلیتهای ویژه ای مانند: ژرف اندیشی، قدرت کادرسازی، توان آینده نگری و دوراندیشی، روحیه علمی، قدرت رهبری استعدادها، قدرت تعامل و ارتباط قوی با دیگران، قدرت یکپارچه سازی و پیوند افکار متفاوت، استعدادهای روانشناسانه و ظرفیت های کافی برای گوش کردن برخوردار باشند .

     نکته دیگری که باید در این رابطه مورد توجه قرار گیرد اینستکه نخبگی به قشر، گروه و یا سطح خاصی از سازمان اختصاص ندارد و لذا می توان در هر طیف و سطحی از سازمان، رد پای نخبگان را جستجو و آنها را شناسایی و کشف نمود، به همین منظور و برای کمک به تحقق این هدف، سازمانها می توانند، با توجه به ویژگیهای خاص مدیران نخبه و خصوصیات عمومی نخبگان که در ادامه به آن پرداخته شده، عملیات کشف و شناسایی نخبگان را به راحتی انجام دهند.

الف – ویژگی های مدیران نخبه:

۱- دارای قدرت تمرکز فکری روی کارهای خاص

۲- ژرف اندیش، آینده نگر و دارای قدرت تخیل و تفکر مطلوب

۳- پر جرأت در بیان ایده و دارای روحیه نقادی

۴- دارای قدرت تمرکز بر روی موضوعات خاص

۵- ریسک پذیر و بی پروا در پذیرش خطرات احتمالی

۶- کنجکاو و علاقمند به مطالب نو و جدید و مطالعه و بومی سازی علوم

۷- ایده پرداز و تولید کننده فکر واندیشه جدید

۸- دارای گرایش قوی اجتماعی و علاقمند به حل مشکلات اجتماعی

۹- دقیق و ریز بین و مصر بر توجه به جزئیات

۱۰- ماجراجو و جسور در عمل و اجرا و پیگیر تا به نتیجه رسیدن

۱۱- مسئله یاب و حاضر جواب و دارای اعتماد به نفس

۱۲- سنت شکن و انعطاف پذیر و آماده پذیرش شکست احتمالی برای کسب تجربه

۱۳- دارای قدرت اداره افکار متفاوت و علاقمند به کارتیمی و استفاده از نظرات مختلف

۱۴- هوشمندانه اندیشیدن و هوشمندانه عمل کردن و تمرکز برآینده بجای گرفتار شدن در گذشته

ب – ویژگی های عمومی افراد نخبه:

۱- دارای سلامت روحی و روانی و سرشار از احساس پویایی و نشاط و دارای آرامش فکری

۲- انعطاف پذیر، مثبت اندیش، مشتاق و علاقمند و مسئولیت پذیر و بیزار از بطالت

۳- مبتکر و خلاق و دارای استقلال رای و نظر و توان برنامه ریزی قوی و اثر بخش

۴- علاقمند به سادگی در رفتار و در عین حال اولویت به پیچیدگی نسبت به سادگی در کار

۵- امیدوار به آینده و دارای اعتماد به نفس و احساس توانمندی برای شروع در هر زمان و شرایط

۶- استقبال متعادل و منطقی از امور مادی و رفاهی و بی علاقه به سرگرمی های انفعالی

۷- دارای قدرت بالای تصویرسازی ذهنی و فعال در انجام کارهای جدید

۸- دقت و حساسیت نسبت به محیط و کنجکاو و علاقمند آزمایش و کسب تجربه

۹- پیشقدم در قبول کارهای مطابق با استعداد شخصی و ترجیح کار به مادیات

۱۰- دارای قدرت ارائه ایده های غیر عادی و دور از انتظار و متنوع در مورد یک موضوع

ویژگی های سازمان نخبه پرور:

     سازمانهای نخبه پرور معمولا از وجود مدیران تحول گرا و درعین حال نظامند بهره مند و دارای فعالیت رقابتی سالم، سازنده و فشرده بوده و نقش موثری درفرهنگ سازی سازمانی بر عهده دارند. همچنین اینگونه سازمانها ضمن در اختیار داشتن افراد، با تخصص های مختلف، برای کارگروهی وتیمی و مشارکت سازمانی اهمیت ویژه قائلند و برای مدیران آن، هوشمندی افراد نسبت به تجربه و دانش آنها حائز اولویت بیشتری است، زیرا بخوبی می دانند که علم و تجربه افراد متخصص و مجرب بدون برخورداری از ضریب هوشی لازم برای بکارگیری علوم وتجارب کسب شده، نمی تواند کارایی چندانی داشته باشد، در عین حال در اینگونه سازمانها افراد از امنیت شغلی لازم برخوردار و احترام متقابل بین کارکنان برقرار و دسترس به مدیران سهل الوصول است.

عوامل مؤثر در ارتقاء خلاقیت و نوآوری افراد نخبه :

ع     وامل موثر در ارتقاء خلاقیتها و نوآوریها در افراد نخبه در دو گروه کلی شامل: انگیزه های بیرونی که از محیط خارجی مانند: محیط کاری، محیط اجتماعی و سایر نهادها مانند: نهاد خانواده به فرد منتقل می شود و انگیزه های درونی که از درون فرد منشاء می گیرد، تقسیم می شود و عواملی مانند: توانایی علمی، توانایی عقلی، سبک فکری، انگیزه فردی، ارزش ها واعتقادات دینی و اخلاقی، شخصیت، و سایر عوامل مشابه در رشد و شکوفایی آن تاثیر می گذارند.

     برای آنکه بتوانیم این عوامل را تقویت و قابلیتهای فکری و ذهنی نخبگان را به مرحله عمل و اثربخشی بیشتر منتج نماییم، باید نکات ذیل را به دقت مورد توجه قرار دهیم .

۱- استعدادیابی و بکارگیری متناسب با ظرفیت ها

۲- آموزش و فرهنگ سازی و پرورش استعدادها

۳- عدم غفلت از ساده ترین و کم ارزش ترین ایده ها

۴- ایجاد رقابت سالم و سازنده بین افراد سازمان در این زمینه

۵- ایجاد فرصت برای شکوفایی نخبگان متناسب با استعدادها و علائق فردی و نیاز سازمان

۶- استفاده از تکنیک های مشارکت مانند:(جلسات هم اندیشی،طوفان مغزی،روش حل مسئله، قیاس و…)

عوامل بازدارنده خلاقیت در نخبگان :

     برخی از مـــدیران هیچگاه موفق به شناسایی و جذب و یا بکارگیری افراد نخبه و خلاق سازمان خود نمی شوند و بر این تصورند که مجموعه تحت مدیریت آنها فاقد چنین ظرفیتهایی می باشد، در حالیکه معمولا عوامل و موانعی وجود دارند که یا مورد غفلت قرار گرفته و یا مدیر مسئول، فاقد توانایی لازم برای شناخت آن بوده و حتی گاهی ناآگاهانه باعث تشدید آن شده است. برخی از این موارد عبارتند از :

۱- برداشت و تصور غیر واقعی و نا درست از مفهوم تحول و اکتفا نمودن به اقدامات ظاهری، غیر علمی، کم اثر و رفرمیک برای ایجاد تحول بدون بهره مندی از ظرفیتهای فکری و ذهنی نخبگان .

۲- محدودیت های سازمانی و نیز بی رغبتی و ناتوانی مدیران برای ایجاد تحول در سازمان .

۳- عدم بکارگیری افراد در جایگاه (شغل) مناسب و همچنین عدم اعمال تشویقات به موقع و منطقی .

۴- سرکوب روحیه نوگرایی، ایده پردازی و نقادی در سازمان و برخورد سرد با افراد نخبه و خلاق .

۵- بی توجهی مدیران به نخبگان و طرح ها و ایده های آنان و عدم وجود شرایط مناسب برای شکوفایی استعدادها

۶- القاء ناکارآمدی و عدم حمایت کافی و مناسب از طرح ها و ایده ها و عملکردها .

رموز موفقیت مدیران در استفاده از توان نخبگان و متخصصین :

     باید به یاد داشته باشیم که انجام هر کاری به هوشمندی نیاز دارد و در هر سازمان، افراد نخبه و هوشمندی وجود دارند که اگرچه ظرفیتهای فکری و ذهنی آنها متفاوت است، اما در صورت کشف و جهت دهی و بکارگیری مناسب می توانند، نقش تاثیر گذاری در فرایند دستیابی به اهداف سازمانی برعهده داشته باشند و لذا باید بپذیریم که موفقیت در این زمینه، هدفی دست نیافتنی و غیر ممکن نیست و با کمی تامل و تفکر و نیز برنامه ریزی مناسب و همچنین بکار بردن شگردها و اصول مربوط و اعمال مدیریتی هوشمندانه، این امکان برای هر مدیر وجود دارد، که سازمان خود را از این امکان بالقوه بهره مند سازد، برای این منظور کافی است که مدیران با رموز کار آشنا و نکات ذیل را مورد توجه قرار دهند :

 ۱- ایجاد این باور که هوشمندی و نخبه بودن امر کمیابی نیست و امری است که به نسبت متفاوت در نهاد همه انسان ها وجود دارد .

۲- هیچ کار ساده ای وجود ندارد که به کارهوشمندانه نیاز نداشته باشد، بنا براین فرصت سازی موثرترین تکنیک برای استفاده از هوشمندی افراد است .

۳- هر استعدادی نیازمند شناسایی و بکارگیری مناسب است و حمایت بموقع از افکار هوشمنداند، باعث افزایش خلاقیت ها می شود .

۴- موفقیت افراد و بویژه نخبگان در کار، مستلزم هدفگذاری و هدایت صحیح و حسابشده از سوی مدیر و مشارکت در راهیابی از سوی افراد است .

۵- حس نخبگی اگرچه با ظرفیتها مختلف، اما در همه افراد وجود دارد، بنابر این همه کارکنان سازمان نیازمند توجه و احترام هستند .

۶- موفقیت افراد نخبه و خلاق در هر مجموعه ای، نشانه مدیریت و قدرت رهبری صحیح مدیر سازمان برافکار و استفاده مناسب از منابع انسانی توسط وی می باشد .

۷- داشتن تجربه و دانش اگر چه سرمایه های گرانبهایی هستند، اما بدون هوشمندی ارزش چندانی نداشته و نمی توانند چندان اثر بخش باشند .

۸- گاهی توجه به کم ارزش ترین ایده ها، می تواند منشاء پیدایش بزرگترین طرح ها باشد .

۹- ارائه راهکارها و روشهای جدید، بر گرفتار شدن درحل مشکلات گذشته اولویت دارد .

۱۰- در بسیاری ازموارد نتیجه گرایی برفرآیند گرایی برتری دارد .

آثار نخبه پروری :

بدیهی است نخبه پروری آثار و پیامدهای مثبت فراوانی را برای سازمانها به ارمغان خواهد آورد، از جمله:

۱- گرایش به سمت استاندارد سازی وعلمی شدن فعالیت ها .

۲- افزایش کیفیت و کمیت و ایجاد تنوع در محصولات یا خدمات تولیدی .

۳- افزایش تحرک، پویایی، شور و نشاط سازمانی و تقویت همیت و تعلق سازمانی .

۴- ارتقاء انگیزه ها برای تلاش بیشتر و در نتیجه افزایش بهروری سازمانی .

۵- بهبود و ارتقاء سطح بهداشت روحی و روانی کارکنان .

۶- افزایش حس رقابت سالم و سازنده و در عین حال بهبود روابط و تعاملات سازمانی .

۷- کاهش بروکراسی و افزایش سرعت در انجام امور و نیز کاهش هزینه های مادی و معنوی .

۸- افزایش امکان رقابت با شرکتها، سازمانها و نهادهای مشابه در داخل و خارج از مرزهای کشور .

 ۳۰/۲/۱۳۸۷

توضیح: ( در  رابطه با مباحث مربوط به نخبگان و همچنین در مورد نقش بنیاد نخبگان، مقالات دیگری نیز در سایت ارائه شده است)

منابع مورد استفاده:

=============================================================

۱- صحیفه نور – جلد ۳ – مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی – بهمن ماه ۱۳۶۱

۲- رهیدن از قانون های کهنه – مقاله بدون نام

۳- تشکیل یک سازمان مبتکر و خلاق – مقاله بدون نام

۴- مشارکت بالا در نوآوری- مقاله بدون نام

۵- مدیریت خلاقیت – مقاله بدون نام

۶- نکات مهم در تغییر و تحول سازمانها – مقاله بدون نام

۷- روزنامه کیهان – اردیبهشت ماه ۱۳۸۷

* – موسسه اطلاعات – مجله اطلاعات سیاسی اقتصادی – سال نوزدهم – شماره سوم و چهارم – آذر ماه و دی ماه ۱۳۸۳

شما همچنین می توانید ...

٪ پاسخ

  1. از این مقاله شما در بخشی از راهکارهای نخبه پروری در چشم انداز ۱۴۰۴ استفاده شد .با ذکر منبع . پاینده باشید. , خدا قوت

    • احمد رضا هدایتی گفت:

      دوست عزیز سلام
      ضمن تشکر از اظهار لطف شما، از اینکه مقاله ارائه شده قابل استفاده تشخیص داده شده خوشحالم و امیدوارم در آینده از نظرات شما در سایر بخشها نیز بهره مند شوم
      موفق باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *