اگرچه واکنش وحشیانه صهیونیست‌ها به عملیات «طوفان الاقصی» که ناشی از استیصال و درماندگی رژیم سفاک و اشغالگر قدس است، تلفات و خسارات زیادی را به مردم و زیرساخت‌های غزه تحمیل نمود، اما با توجه به نکات ذیل با جرأت می‌توان مدعی شد که این عملیات یک اقدام پیروزمندانه و طوفان مهیبی بود که شیشه عمر صهیونیست‌ها را درهم شکست و برکات فراوانی را به همراه داشت.
این نکته از آن جهت قابل تأمل است که مردم فلسطین بیش از ۷۵ سال است که درگیر یک جنگ ناخواسته با اشغالگران هستند و طی این مدت ۸۵ درصد از سرزمینشان توسط صهیونیست‌ها اشغال و حدود نیمی از جمعیت آن مجبور شده‌اند به سایر کشورها مهاجرت و در اردوگاه‌های موقت ساکن شوند.
باقیمانده مردم ساکن در سرزمین‌های اشغالی و ساکنین کرانه باختری و به خصوص مردم غزه نیز سالهاست که همانند یک زندان روباز در یک منطقه بسیار کوچک با تراکم جمعیتی بالا در محاصره کامل قرار دارند و نه‌تنها حق ورود و خروج از آنها سلب شده است، بلکه با کنترل صهیونیست‌ها، جریان آب و برق و حتی مواد غذایی آنها در حدی است که فقط بتوانند زنده بمانند.
طی این مدت خانه و زمین اکثریت مطلق فلسطینیان با ترفندهای مختلف تخریب و یا به نفع یهودیان مصادره گردیده و علاوه براین از کارآفرینی و اشتغال نیز محروم شده‌اند، با این وجود دائماً در معرض بمباران، ترور، تهدید، تحریم، تحقیر، توهین، تجاوز و شکنجه قرار داشته‌اند، به‌طوری‌که از بدو پیدایش این رژیم جنایتکار تا قبل از عملیات «طوفان الاقصی» بیش از ۱۰۰ هزار فلسطینی که بیشتر آنان زنان و کودکان بوده‌اند، توسط صهیونیست‌ها به اَشکال مختلف به شهادت رسیده و هزاران نفر راهی بازداشتگاه‌ها و زندان‌های اشغالگران شده‌اند.
بنابراین زندگی آنها تفاوت چندانی با یک مرگ تدریجی نداشته و درست به همین دلیل است که علی‌رغم همه خسارت‌های وارده به فلسطینیان در این نبرد نابرابر، می‌توان مدعی شد که اگر برکات این نبرد شجاعانه برای جبهه مقاومت اسلامی و به‌خصوص مردم غزه بیشتر از خسارت‌های وارده نباشد، حداقل کمتر از آن هم نیست.
برخی از مهمترین برکات ودستاوردهای این نبرد عبارتند از:
عملیات «طوفانالاقصی» تابوی شکست ناپذیری صهیونیست‌ها را شکست و نشان داد، همان‌طور که خداوند در قرآن وعده داد استه، با دست تقریباً خالی اما با قدرت ایمان و اراده می‌توان در مقابل کشورهای به ظاهر قدرتمند ایستاد.
نکته دیگر اینکه قطعاً هیچ اقدام دیگری نمی‌توانست به این اندازه چهره واقعی و ماهیت پلید و افکار شیطانی صهیونیست‌ها را برملا کند و مظلومیت مردم فلسطین را به جهانیان اثبات نماید و خوشبختانه همین مسئله ضمن گسترش پدیده یهودی‌ستیزی (در واقع صهیونیست‌ستیزی) در سطح جهان، امکان حمایت‌های دیپلماتیک علنی و حتی غیرعلنی نهادهای بین‌المللی و بسیاری از کشورهای جهان که تاکنون مشکلی با صهیونیست‌ها نداشتند، را از نهادهای مذکور و کشورهای مورداشاره سلب نموده است.
یکی از برکات این عملیات این بود که سبب شد تا دهها سوال در مورد ریشه‌ها و چرایی بروز این جنگ نابرابر در افکار عمومی جهان شکل بگیرد و به دنبال کشف واقعیات به قرآن و سایر منابع اسلامی رجوع نمایند و همین جستجوی همراه با کنشگری، در حد قابل توجهی نگاه و نظر آنها نسبت به اسلام و مسلمانان را اصلاح نمود و لذا دور از انتظار نیست اگر از این پس گرایش به اسلام در سراسر جهان و حتی در قلب آمریکا و اروپا بیش از پیش سرعت بگیرد.
صهیونیست‌ها از همان ابتدای تشکیل این حکومت شیطانی نقشه کشورگشایی از نیل تا فرات که حداقل ۱۰ کشور حد فاصل این دو رود را شامل می‌شد در سر داشتند که پس از انقلاب اسلامی هرگز امکان تحقق پیدا نکرد، بعدها دولتِ جهانیِ جریانِ موسوم به صهیونیسمِ کابالائیستی تمام کشورهای اسلامی را هدف این توسعه‌طلبی قرار داد و طرح خاورمیانه بزرگ که چندی پیش توسط نخست‌وزیر جنایت‌پیشه این کشور مطرح شد، نیز در همین راستا قابل تعریف است، اما اقدامات جبهه مقاومت و به‌خصوص عملیات «طوفان الاقصی» این نقشه را نیز نقش برآب کرد.
یکی دیگر از برکات این عملیات این بوده که اسباب اتحاد و انسجام بیش از پیش مسلمین جهان را فراهم نموده و لذا می‌تواند زمینه‌ساز ظهور مهدی موعود (عج) و نابودی ظالمین و مستکبرین و در واقع بیانگر تحقق سنت‌های الهی در قرآن باشد.
این عملیات نه‌تنها اتحاد و انسجام بین مسلمان‌ها را تقویت کرد، بلکه نشان داد که انسانیت هنوز نمرده و سایر ملت‌ها نیز بیدارند و از این همه ظلم و ستم حاکم بر جهان و رفتار عملکرد سردمداران نظام سلطه به‌ویژه صهیونیست‌های خونخوار و همپیمانان شیطان‌صفت آنها به ستوه آمده‌اند
همچنین این عملیات اثبات کرد که با توکل به خدا و استفاده بهینه از امکانات و نیروهای درونزا حتی در بدترین شرایط تحریمی هم می‌توان در بسیاری از موضوعات به خوداتکایی و خودکفایی رسید.
در حالی که سردمداران رژیم صهیونیستی طی ۷۵ سال گذشته همواره تلاش داشتند تا با وعده وعیدهای کاذب یهودیان صهیونیست را از سراسر جهان به اسرائیل منتقل نمایند، این عملیات توانست ضربه روحی بزرگی بر اشغالگران وارد و روند مهاجرت را معکوس نموده و فرار هزاران یهودی از سرزمین‌های اشغالی را در پی داشته باشد.
در سال‌های اخیر اختلافات بین سردمداران حاکم و جناح‌های مختلف سیاسی موجود در اسرائیل بر سر نحوه اداره امور حکومتی و همچنین اعتراضات ساکنین در سرزمین‌های اشغالی به خاطر تبعیض نژادی و مشکلات مختلف اقتصادی و اجتماعی کاملاً آشکار شده بود و «طوفان الاقصی» زمینه تشدید و تعمیق این اختلافات را فراهم نمود و پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که این آخرین باری است که افرادی مانند نتانیاهو در رأس این رژیم موقت و جعلی قرار می‌گیرند و بسیاری نیز بر این عقیده‌اند که چه بسا این طوفان آغازی باشد بر پایان حکمرانی تمامی شیاطینی که این سرزمین را با هزار فریب و نیرنگ به اشغال خود درآورده‌اند.
با این عملیات ریسک و مخاطره سرمایه‌گذاری در اسرائیل که افسانه شکست‌ناپذیری آن برای برخی دولت‌های جهان به یک باور قطعی تبدیل شده بود، به شدت افزایش یافت و این مسئله از هم‌اکنون زمینه تعلیق و کاهش سرمایه‌گذاری خارجی و حتی کاهش تبادلات تجاری با اسرائیل و در نتیجه رکود اقتصادی این رژیم جعلی را در پی داشته که استمرار آن می‌تواند اقتصاد پر هزینه آن را کاملاً فلج نماید و لذا از این دستاورد نیز باید به‌عنوان یکی دیگر از برکات «طوفان الاقصی» نام برد.
دستاورد دیگری که نباید مورد غفلت قرار گیرد این است که عملیات «طوفان الاقصی» به شکل کاملاً محسوسی ضعف ساختاری و ماهیت تبهکارانه صهیونیست‌ها را برای همه مردم جهان عیان نمود و لذا منبعد دولت‌ها اگر هم بخواهند، دیگر نمی‌توانند مانند گذشته بر لزوم ایجاد روابط صلح‌آمیز با صهیونیست‌ها اصرار بورزند و یا حداقل این روابط کمتر شکل علنی و رسمی و یا گسترده و همه‌جانبه خواهد داشت.
افشای چهره واقعی و جنگ‌طلبانه کشورهای همپیمان با صهیونیست‌های جنایتکار و سیرت منافقانه برخی از حکام قدرت‌طلب عرب و ماهیت سازشکارانه سایر حکومت‌های همراه و همسو با افکار صهیونیست‌ها از دیگر برکاتی است که می‌تواند با شعله‌ور کردن اعتراضات مردمی در کشورهای مختلف جهان (حتی در آمریکا و اروپا)، منشأ تحولات فراوانی در جهان شود.
بی‌تردید یکی از ثمرات و برکات این نبرد این است که رژیم را درگیر پیامدهای به شدت زیانبار و بی‌پایان این مخاصمه ساخت و تاریخ و زمان نابودی اسرائیل را تسریع نمود و سبب شد تا ملت فلسطین با امید بیشتری برای بازگشت به سرزمین مادریشان برنامه‌ریزی نمایند
کلام آخر این که؛ رژیم صهیونیستی در تمام مدت عمر نکبت‌بار حدود ۷۵ ساله خود با اتکاء و استناد به محتوای کتب تحریف شده عهد عتیق و افکار پلیدی که در کتاب تلمود جعل کرده‌اند، همواره در حال کشتار مردم فلسطین و جنگ با سایر کشورهای همسایه بوده و حامی اصلی او یعنی آمریکا نیز فقط ۱۶ سال از عمر نحس ۲۴۰ ساله خود را بدون جنگ سپری کرده و این مفهوم بدان معناست که خشونت و جنگ‌طلبی در ذات این حکومت‌های بدون شناسنامه و فاقد پیشینه تاریخی است و این واقعیتی است که سرانجام به نابودی آنها منتهی خواهد شد.
احمدرضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت
۱۶/۸/۱۴۰۲
نشانی الکترونیکی: ARH110@yahoo.com نشانی سایت: rahtooshe.com
درود
جناب آقای ذبیحی سلام؛
ممنون از لطف شما.
موفق باشید
سلام و ارادت متن خیلی عالی بود و از اون بهتر عنوان خوبتان بود
جناب آقای دکتر کشاورز بزرگوار سلام؛
ممنون از لطف شما.
موفق باشید
سلام و ارادت
مطلب بسیار خوبی بود و حتی میشود بیشتر به آشکار سازی توطئه آمریکا و انگلیس و نیات خبیثانه رژیم صهیونیستی پرداخت. نکته حائز اهمیت دیگر این عملیات نشان دادن خالی نبودن میدان برای آزادی عمل آنها در تاخت و تاز و توطئه بر علیه مسلمانان و مخصوصا نسل کشی و کوچ اجباری باقی مانده فلسطینیان اشاره کرد.
از نظر بنده مطالب بالا دست آورد مهم دیگری برای جهانیان داشت و آن اینکه زمان اربابی یک کشور بر دنیا خدشه دار شده تا حدی که روس مجالی پیدا کند برای پیروزی در جنگ اوکراین و کاهش فشار‌های تحریم ایران و یا فاصله گرفتن کشورهای دیگر از آمریکا.
جناب آقایثریا سلام؛
نکات قابل تأملی را مطرح کرده اید، ممنون از لطف شما.
موفق باشید